توریست یا جهانگرد؛ کدام جذابتر است؟
آه! نه! من توریست نیستم! من یک جهانگرد هستم. ممکن است این جمله را در پاسخ به سوال: آیا شما توریست هستید؟ بشنوید. این گفتوگو میتواند هر جایی اتفاق بیفتد؛ کافهای در ملبورن، خیابانهای بانکوک، کنار رودخانهی ونیز، زیر برج ایفل، بیابانهای امارات، صندلی متروی سنت پترزبورگ، روی دیوار چین و حتی کشور خودمان ایران. اما مگر چه فرقی بین این دو کلمه وجود دارد؟
با نگاهی به اسامی مسافران بزرگ و ماندگار تاریخ سفر و گردشگری مثل کریستف کلمب یا هوسان تسانگ، میفهمیم تاریخ پر از مسافران مشهور به جهانگرد است.
توریست یا جهانگرد؛ مسئله این است!
کلمهیتوریستاز توریسم میآید که به معنی سفر برای لذت و تفریح است. افرادی که برای لذت، کسب و کار یا هر کار دیگری به مکانهای دور میروند و برای دورهی نهایتا یک ساله آنجا میمانند، توریست نامیده میشوند.
همچنین توریست کسی است که بدون قصد اقامت دائمی به مکانهای دور میرود. او ممکن است برای مسافرت یا کسب و کار به سفر برود. توریست به بازدید اقوام و دوستان خود میرود، یا در برنامههای فرهنگی یا فستیوال هایی که در کشورهای دیگر برگزار میشود، شرکت میکند. ممکن است که توریست صرفا علاقهمند به گشتوگذار باشد، یا برای شرکت در یک رویداد یا بازدید به خارج از کشور رفته باشد.
امروزه توریسم تبدیل به یک فعالیت تجاری بین کشورها شده است. صنعت گردشگری درآمد بسیاری با خود بههمراه میآورد.«سازمان جهانی جهانگردی» بهعنوان معتبرترین سازمان جهانی در زمینهی صنعت گردشگری در سال ۲۰۱۲ در گزارشی به معرفی پردرآمدترین کشورهای جهان از محل صنعت گردشگری پرداخت که در آن آمریکا، اسپانیا، فرانسه و چین رتبههای اول تا چهارم بودهاند. (گفته میشود که آمریکا بیشتر درآمد خود را از بخش گردشگری درمیآورد، این کشور سالانه ۱۳۹٫۶ میلیارد دلار از صنعت گردشگری درآمد دارد).
اما با همه این تفاسیر، امروزه کلمهی توریست بار منفی خاصی را بههمراه دارد. انگار میگوید فرد مورد نظر بهتنهایی توانایی کسب تجربهی جدید و ماجراجویی را ندارد. کسی که بهصورت کاملا وابسته، همراه چندین نفر دیگر، آن هم بهمدت بسیار محدود و فشرده، باید از اماکن توریستی دیدن کند و از تفریحات از قبل مشخص شده لذت ببرد.
مسافر یا جهانگرد، کلمهی مورد استفاده برای فرد در سفر است. در طول این مقاله مقصود ما از جهانگرد یا مسافر همان traveller است. جهانگرد برای مقصد خود و مکانهای جذاب پیش روی خود مانند توریست برنامهریزی نمیکند. ماجراجویان حقیقی بلیطی برای ورود و خروج خود تهیه نمیکنند. مسافران از جاذبههای توریستی و نشانههای تاریخی بازدید میکنند، اما آنها فقط از این مکانها عبور میکنند، در حالی که توریستها برای جزئیات سفر خود برنامهریزی میکنند و اغلب همراه یک راهنما به قصد صرفهجویی در زمان و دیدن همه چیزهای مهم محل، به سفر میروند.
جهانگردان ترجیح میدهند گول ظاهر مکانهای تفریحی و توریستی را نخورند. آنها ترجیح میدهند به تمام مسیرهای ممکن سفر کنند و از نزدیک با افراد مختلف و بومی (نه کارکنان فروشگاه هایی که عموما برای جلب نظر مشتری بهترین برخورد را به نمایش میگذارند) هم صحبت میشوند. در خانههای آنها (نه هتلها) میخوابند.
آیا واقعا عادلانه است بگوییم سفر و ماجراجویی کسی که تعطیلات را با راهپیمایی وسط جنگل های آمازون، برای چند هفته از غذاهایی که بومیان از آن ارتزاق میکنند، مصرف میکند، با کسی که چیزی برایش لذتبخشتر از نشستن در اتوبوسی در بارسلونا همراه با گروهی از توریستها و گوش دادن به صحبتهای راهنمای تور است، برابر است؟ آیا این موضوع سلیقهای است؟
به هر حال روش سفر کردن هر کس به خودش مربوط است و مثل موزیک، غذا و رنگ کاملا سلیقهای است. بعضیها سعی دارند با دوربین همه لحظات را ثبت کنند، در حالی که عدهای دیگر به حافظه خود اعتماد دارند و همه لحظات را در ذهن خود حفظ میکنند. بعضیها بهدنبال بهترین رستوران و بهترین غذاها هستند و عدهای دیگر بهدنبال کلبهای که یک غذای جدید را امتحان کنند.
«Marcel Theroux» گوینده و دنبالکننده همیشگی وبسایت «Telegraph Travel» میگوید:
او اضافه میکند:
«تاو ته چینگ» میگوید: «خردمندان، بدون سفر میدانند!» چون که خردمندان توریست هستند، نه مسافر!
مسافران جهانگرد عموما نگران این هستند که قرار است در مرحله بعدی چه اتفاقی رخ دهد، توریستها با برنامهریزی قبلی و مشخص خود از مناظر و دیدنیها لذت میبرند. توریست بودن افتخار بزرگی است که فقط نصیب انسانهای با اعتماد به نفس بالا میشود. یعنی باید آنقدر جسور باشید تا بیخیال تمام فشارهای جامعه دربارهی توریستها و بیتوجه به نظرات فالورهای اینستاگرامتان که شما را با واژههای توریست یا مسافر قضاوت میکنند، شوید و فقط و فقط به راحتترین حالت خود و آنچه که میپسندید، فکر کنید.
«Anthony Peregrine» در مصاحبه با یکی از مجلات راهنمای سفر، تمام قد در دفاع از توریستها ایستاد و گفت:
او ادامه داد: