تاریخ سفر: از ساخت کشتی بخار تا سفر به قطب شمال و جنوب
مطالعه قسمت چهارم
در قسمت قبلی مقاله، با نحوه شکلگیری اولین آژانس گردشگری توسط تیم کوک، آشنا شدیم. ابتکاری که دنیای سفر را تغییر داد و جرقهای برای آغاز صنعت پرسود و روبهرشد گردشگری بود.
کشتیهای بخار، وسیلهای برای گشتوگذار در دریاها و اقیانوسها
آغاز و گسترش حمل و نقل ریلی، یک جهش بزرگ و مهم در جهت آسانتر کردن سفر برای اقشار مختلف بود اما تنها پیامد و ابتکار حاصل از انقلاب صنعتی نبود. بهدنبال لکوموتیوها، کشتیهایی ساخته شدند که تعداد زیادی از افراد را میتوانستند یکجا حمل کنند. برای اولین بار در تاریخ، سفر در اقیانوسها با آرامش نسبی امکانپذیر شد. برخلاف کشتیهای قدیمی، این کشتیها از فولاد ساخته میشدند نه چوب و از بخار نیرو میگرفتند نه باد.
کشتی تایتانیک
کشتی اس اس ساوانه (SS Savannah) غالبا بهعنوان اولین کشتی بخاری شناخته میشود که اقیانوس اطلس را طی کرده و در سال ۱۸۱۹ از جورجیا به لیورپول رسیده است. اما حقیقت این است که این کشتی ترکیبی از کشتی بادبانی و کشتی بخار بوده و از نیروی محرکهی بخار تنها در بازهای کوتاه از سفر استفاده کرده است. علاوه بر این، هنگام این سفر تاریخی، کشتی خالی از مسافر بوده است. چون ایدهی کشتی بخار در آن زمان کاملا جدید بود و مردم چندان به آن اطمینان نداشتند و حتی یک بلیط کشتی هم فروخته نشده بود.
تصاویری از داخل یک کشتی بخار
یکی از مشهورترین کشتیهای این دوره از تاریخ، کشتی آراماس تایتانیک بود که در سال ۱۹۱۲ در مسیر سفرش به آمریکا در شمال اقیانوس اطلس غرق شد
با این حال، کشتیهای بخار کمکم روی کار میآمدند و این فناوری جدید، جایگزین کشتیهای بادبانی قدیمی میشد تا اینکه در نهایت در همه جای دنیا استفاده از نیروی محرکهی بخار رواج پیدا کرد. مهمترین پیامد سفرهای دریایی این بود که سفر از اقیانوس اطلس روزبهروز راحتتر میشد و به یک واقعیت غیرقابل انکار تبدیل شده بود. بر جدید و قدیم بهقدری با هم مرتبط شده بودند که تا یک قرن قبل از آن، غیرقابلتصور بود.
یکی از مشهورترین کشتیهای این دوره از تاریخ، کشتی آراماس تایتانیک بود؛ یک کشتی مسافربری بزرگ که در سال ۱۹۱۲ در مسیر سفرش به آمریکا در شمال اقیانوس اطلس غرق شد. بیش از دو سوم از ۲۲۲۴ سرنشین آن، در آبهای استخوانسوز اقیانوس غرق شدند. این سفر، اولین سفر کشتی بزرگ تایتانیک بود.
کشتی تایتانیک برخلاف بسیاری از کشتیهای بزرگ زمان خود، فقط یک وسیلهی حمل و نقل نبود. این کشتی، نمادی از یک زندگی جدید در دنیایی جدید بود. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، میلیونها نفر از اروپا به آمریکا مهاجرت کردند. آنها در جستوجوی زندگی بهتر، بر جدید را برای زندگی انتخاب کردند؛ چیزی که آن را «رویای آمریکایی» مینامیدند.
مهاجرت به آمریکا
پرواز بر فراز آسمانها، آغاز دورهی جدیدی از سفر
در یکی از روزهای سال ۱۸۷۸، در ریچموند آمریکا، پدری برای دو فرزندش، ارویل و ویلبر، یک اسباببازی خرید و به خانه برد. این اسباببازی از کاغذ، بامبو و چوب پنبه ساخته شده بود و چیزی شبیه هلیکوپترهای ساده بود.
بعدها برادران رایت آن شب را این طور تعریف کردند:
پدر، اسباببازی را در آسمان رها کرد. انتظار داشتیم که اسباببازی سقوط کند ولی این اتفاق نیفتاد. اسباببازی روی هوا پرواز میکرد تا اینکه به سقف برخورد کرد، تعادلش را از دست داد و در نهایت روی زمین افتاد.
برادران رایت
ارویل و ویلبر که امروزه آنها را بیشتر با نام برادران رایت میشناسیم، تحتتاثیر این اسباببازی قرار گرفته بودند. آنها بیوقفه با آن بازی میکردند. زمانی که خراب شد، بهجای اینکه پدر را وادار به خرید مجدد آن کنند، خودشان دست به کار شدند و آن را ساختند.
پسرها روزبهروز بزرگتر و قویتر میشدند و همزمان با بزرگ شدنشان، اسباببازی دستساز خود را هم ارتقاء میدادند. تا اینکه یک هفته قبل از کریسمس سال ۱۹۰۳ اولین هواپیمای قابل کنترل موتوردار و سنگینتر از هوا را کامل کردند. پرواز این ماشین پرنده ۱۲ ثانیه طول کشید و تا ارتفاع ۳ متری بالا رفت و مسافتی ۳۷ متری را طی کرد.
اولین پرواز ماشین پرندهی برادران رایت
نکتهای که در مورد ابداع برادران رایت بسیار مهم است، این است که ماشین پرندهی آنها سنگینتر از هوا بود. هزاران سال بود که بشر با کمک ابزارهای مختلف بهدنبال پرواز کردن بود. برخی از گلایدرها قبل از ماشین پرندهی برادران رایت ساخته شده بودند که بسیاری از آنها موفقیتآمیز بودند. اما ماشین پرندهی برادران رایت اولین وسیلهی سنگینتر از هوا بود که توانسته بود پرواز کند. در واقع وسیلهای که ساخته بودند بهجای سوار شدن بر جریان باد، از باد برای نیرو گرفتن استفاده میکرد.
این اختراع برادران رایت، یک موفقیت بزرگ و غیرمنتظره بود؛ ایدهای که تا به امروز مشتاقانه دنبال میشود و روزبهروز توسعه مییابد. البته پایه و اساس آن همواره ثابت است. بشر به مرور زمان توانسته بود وسایلی برای سفر در زمین بسازد. سپس با ساخت کشتیها و قایقها سفر دریایی را تجربه کرده بود و حالا میتوانست از طریق آسمان به گوشه و کنار دنیا پرواز کند.
نیمه اول قرن بیستم، مصادف شد با وقوع دو جنگ جهانی. پتانسیل نظامی هواپیماها بر هیچ کسی پوشیده نبود. همین مسئله باعث شد که فناوری ساخت و تولید هواپیماها روزبهروز گسترش یابد و سرعت آنها بیشتر و بیشتر شود. تولید آنها بهقدری افزایش یافت که در پایان جنگ جهانی دوم، تعداد زیادی هواپیمای نظامی استفاده نشده به جا مانده بود.
هواپیماهای بمب افکن بزرگتر به هواپیماهای تجاری تبدیل شدند. به این ترتیب، یک صنعت کاملا جدید آغاز شد و خیلی زود، هواپیماهایی ساخته شدند که کاربری اصلی آنها حمل و نقل مسافران در تعداد زیاد بود.
اولین هواپیمای جت مسافربری، de Havilland DH 106 Comet، نام داشت که در شهر هرتفوردشر انگلستان ساخته شد و خدمات مسافربری خود را از سال ۱۹۵۲ آغاز کرد.
مهمانداران هواپیما در دهه ۱۹۵۰
این هواپیما نقصهایی در طراحی داشت و برای مدتی سرویسدهیاش متوقف شد. البته بعد از برخی اصلاحات و تغییرات دوباره به کار گرفته شد.
تصویری از هواپیمای de Havilland DH 106 Comet
شرکت بوئینگ یکی از موفقترین شرکتهای ساخت هواپیما در دنیا است. این شرکت از زمان جنگ جهانی دوم ساخت هواپیماهای نظامی را آغاز کرده بود اما بعد از جنگ، ساخت هواپیماهای مسافربری را شروع کرد و به موفقیتی چشمگیر و پایدار رسید.
در سال ۱۹۵۸، تقریبا نیم قرن بعد از پرواز آزمایشی برادران رایت، شرکت بوئینگ، هواپیمای مدل ۷۰۷ خود را راهاندازی کرد. یکی از مسیرهایی که این هواپیمای جدید طی میکرد از نیویورک به لندن بود. سال ۱۹۵۸ اولین سالی بود که در آن تعداد مسافران هواپیمایی که به آمریکا یا از مبدا آمریکا سفر میکردند از مسافران کشتی بیشتر شد.
به این ترتیب، دوران جدیدی از سفر آغاز شد؛ دوران ما.
همان طور که در قسمتهای قبلی مقاله دیدیم، اولین سفر به دور دنیا توسط فردیناند ماژلان در طی سه سال انجام شد. امروزه این سفر را میتوانید در کمتر از سه روز به پایان برسانید.
ساخت هواپیماهای پهن پیکر، دنیا را به یک دهکده تبدیل کرد. دهکدهای که سر زدن به گوشه و کنار آن، روزبهروز ارزانتر و راحتتر میشود. امروزه بهراحتی میتوان بلیطهای هواپیمایی پیدا کرد که از قطار ارزانتر است. گذراندن تعطیلات در خارج از مرزهای یک کشور، امروزه بسیار مرسوم است و به بخشی از فرهنگ مردم تبدیل شده است. گردشگری در حال حاضر، روبهرشدترین صنعت دنیا است.
ساخت هواپیماهای پهن پیکر، دنیا را به یک دهکده تبدیل کرد. دهکدهای که سر زدن به گوشه و کنار آن، روزبهروز ارزانتر و راحتتر میشود
البته سوار با هواپیما همیشه ارزان نبوده است. در دههی ۱۹۵۰ زمانی که هواپیماهای مسافربری تازه کار خود را شروع کرده بودند، این سفر برای بیشتر افراد، سفری گرانقیمت بود. با وجود این، از دههی ۵۰ تا دههی ۷۰ دوران طلایی برای سفر است. ظهور اتومبیلهای شخصی، سفرهای داخلی را گسترش داد و استفاده از اتوبوس برای سفرهای بینشهری و بینالمللی رواج پیدا کرد.
کولهگردهای جوان از اروپا و آمریکا، سفر به نقاط دوردست را شروع کردند و به شبهقارهی هند سفر کردند. مسیری که با نام مسیر هیپی به شهرت رسید.
این جوانان ماجراجو برای اهداف گوناگونی سفر میکردند، عدهای برای ماجراجویی، عدهای برای روشنگری معنوی و عدهای برای شناخت سرزمینهای دوردست. اما یک ویژگی در همه آنها مشترک بود؛ شوق به سفر و حرکت در زمین و تجربهی سفری ارزان. بنابراین سفر با هواپیما برایشان گران تمام میشد در نتیجه سفر زمینی را انتخاب کردند. به سرعت، شرکتهای متعددی گسترش یافتند تا پاسخگوی نیاز این مسافران جوان باشند.
یکی از این شرکتها توسط یک جوان استرالیایی به نام گراهام اسکرو ترنر (Graham ‘Skroo’ Turner) شروع به کار کرد. او که در شمال شرقی انگلستان کار میکرد، یک اتوبوس دو طبقهی قدیمی گرفت و تصمیم گرفت به سفر برود. صندلیهای این اتوبوس به سرعت فروش رفت. او تمام مسیر را تا کاتماندو رانندگی کرد و اولین شرکت او به نام Top Deck Travel متولد شد. این کارآفرین جوان تصمیم گرفت تا شرکت فلایت سنتر (Flight Centre) را هم راهاندازی کند که امروزه یکی از بزرگترین و موفقترین شرکتهای سفر و گردشگری در دنیا است.
با وجود اینکه قیمت بلیط هواپیما روزبهروز کاهش پیدا میکرد و افراد بیشتری به سفر با هواپیما روی میآورند و آن را انتخاب میکردند، سفرهای زمینی همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده بودند. ازاینرو شرکتهای دیگری مثل تاپ دک تراول، کمکم شکل گرفتند؛ مثلا شرکتهای دراگومن (Dragoman) در سال ۱۹۸۱ و Oasis Overland در سال ۱۹۹۷.
در همان سالی که ترنر اتوبوسش را خرید، تونی ویلر (Tony Wheeler) و نامزدش سفری را به آسیا شروع کردند و تصمیم گرفتند یک کتاب راهنما بنویسند تا افراد دیگری که قصد دارند از همین مسیر سفر کنند، بتوانند از اطلاعات و تجربههای این کتاب استفاده کنند.
تونی ویلر و نامزدش
آنها اسم این کتاب را «سفر ارزان به آسیا» گذاشتند. این اولین کتابی بود که شرکت تازهتاسیس لونلی پلنت (Lonely Planet) چاپ کرد. این انتشارات در حال حاضر، بزرگترین منتشرکنندهی کتابهای راهنمای سفر در سراسر دنیا است.
کتاب راهنمای سفر برای مدتهای طولانی یکی از بهترین منابع برای مسافران و کولهگردان بود. اما با گسترش اینترنت و در دسترس قرار گرفتن آن برای همه، وجود منابع آنلاین، برای دسترسی به اطلاعات لازم برای شروع یک سفر، ضروری به نظر میرسید.
تام گریفیت (Tom Griffiths) و پیتر پدریک (Peter Pedrick) در سال ۱۹۹۸، وبسایت gapyear.com را پایهگذاری کردند. برای اولین بار، این سایت بستری فراهم کرد که توصیههای ضروری برای سفر را به علاقهمندان ارائه میکرد و جایی برای کولهگردان بود تا با هم ارتباط برقرار کنند و تجربههای خود را از طریق دنیای مجازی به هم منتقل کنند.
مرزهای نهایی، سفر به انتهای سیاره و فراتر از آن
در دنیا محدودیتهای فراوانی وجود دارد ولی آنچه که محدودیت ندارد، کنجکاوی بشر است.
سرنوشت ما با گشتوگذار و سفر گره خورده است. بزرگترین سفرهای عصر کاوش، عصر طلایی سفر را به وجود آورده است و اشتیاق بشر را برای گشتوگذار در گوشه و کنار دنیا، افزایش داده است.
در دنیا محدودیتهای فراوانی وجود دارد ولی آنچه که محدودیت ندارد، کنجکاوی بشر است
جهان به مرور زمان در نقشهها و ذهنهای بشر شکل میگرفت اما هنوز هم فضاهای خالی در آن وجود داشت. کاشفان عصر ویکتوریایی از جمله دیوید لیوینگستون (David Livingstone) و هنری مورتون استنلی (Henry Morton Stanley) به کاوش در سرزمینهای ناشناخته و وحشی قلب قاره آفریقا پرداختند در حالی که کاشفانی چون رابرت بیورک (Robert Burke) و ویلیام ویلز (William Wills) در سرزمینهای وسیع و دورافتادهی استرالیا به کاوش پرداختند.
پرترهای از ویلیام ویلز
در سال ۱۸۳۱، یک طبیعتگرای جوان به نام چارلز داروین یک سفر اکتشافی پنج ساله به دور دنیا انجام داد. در جریان این سفر، او شیفتهی زمینشناسی و زیستشناسی شد و به مطالعه در طبیعت پرداخت. از نتایج این سفر آن بود که چند سال بعد، داروین نظریهی فرگشت و انتخاب طبیعی را مطرح کرد.
پرترهای از داروین
قرن اخیر، دورانی بود که توجه جهان بهسمت بینهایتهای دنیا جلب شد؛ عمیقترین اقیانوسها، بلندترین قلهها، مناطق قطبی و حتی فراتر از کرهی آبی کوچکی که در آن زندگی میکنیم؛ سفر به فضا.
سفر به قطب، سفر به انتهای سیاره
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، توجه بسیاری از کاشفان، به مناطق قطبی سیاره جلب شد؛ یعنی در دورهای از تاریخ که وسایل حمل و نقل و دریانوردی بهقدری گسترش یافته بود و پیشرفت کرده بود که امکان سفر به قطب شمال و جنوب ، مقابله با شرایط آب و هوایی سخت و طاقتفرسای آنها فراهم شده بود.
روئالد آموندسن و همراهانش در قطب جنوب، سال ۱۹۱۱
از اوایل دههی ۱۵۰۰، کاشفانی در دنیا بهدنبال کشف گذرگاه شمال غربی بودند؛ یک مسیر دریایی که از طریق اقیانوس منجمد شمالی، اقیانوس آرام و اطلس را به هم متصل میکند. اما این هدف تا سال ۱۹۰۳ محقق نشد؛ زمانی که یک نروژی به نام روئالد آموندسن این مسیر را طی کرد.
روئالد آموندسن
سفرهای و تلاشهای آموندسن، بسیار مهم و تاثیرگذار بود. کشف مسیر گذرگاه شمال غربی، کافی بود تا نام او بهعنوان یک کاشف افسانهای در تاریخ ثبت شود. اما در کمال شگفتی، او به سفرهای اکتشافی و تلاشهایش ادامه داد و اولین کسی بود که به قطب شمال و جنوب سفر کرد. او در سال ۱۹۱۱ به قطب جنوب و در سال ۱۹۲۶ به قطب شمال رسید.
رابرت فالکون اسکات
قرن اخیر، دورانی بود که توجه جهان بهسمت بینهایتهای دنیا جلب شد؛ عمیقترین اقیانوسها، بلندترین قلهها، مناطق قطبی و حتی فراتر از کرهی آبی کوچکی که در آن زندگی میکنیم؛ سفر به فضا
البته بد نیست در اینجا به نام رابرت فالکون اسکات (Robert Falcon Scott) اشاره کنیم؛ کاشف بریتانیایی که قبل از آموندسن، یک سفر اکتشافی برای رسیدن به قطب جنوب را رهبری کرده بود. زمانی که او و همراهانش به قطب جنوب رسیدند یعنی در تاریخ ۱۷ ژانویه سال ۱۹۱۲، فهمیدند که تیم آمانسون ۳۴ روز پیش از آنها به قطب رسیده و آنجا را ترک کردهاند. اسکات و همراهانش، ناامیدانه راه برگشت را در پیش گرفتند اما زنده بازنگشتند. پیکرهای خسته و یخزدهی آنها ده ماه بعد در یک چادر پیدا شد.
در کمال تعجب، تقریبا نیم قرن گذشت تا بشر برای بار دوم به قطب جنوب پا گذاشت؛ دستاوردی که در قالب سفر اکتشافی Commonwealth Trans-Antarctic حاصل شد. یکی از اعضای این تیم، ادموند هیلاری بود که نامش را ۵ سال قبل از صعود به برخی از قلههای هیمالیا، در تاریخ ثبت کرد. او و تنزینگ نورگی نخستین انسانهایی بودند که تحت پوشش سفر اکتشافی کوه اورست در سال ۱۹۵۳ به قله اورست صعود کردند.
اورست
ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی
گروهی که راهی این سفر اکتشافی شد شامل تیمی از نیوزیلند بود که ادموند هیلاری آنها را رهبری میکرد و تیمی از بریتانیا که رهبری آنها برعهدهی Vivian Fuchs بود. آنها نهتنها به قطب جنوب سفر کردند بلکه سراسر این قاره را از راه زمینی طی کردند. این موفقیت تا سال ۱۹۸۱ تکرار نشد. رانلف فینس (Ranulph Fiennes) جهانگردی است که بیشتر به خاطر سفر ۳ سالهاش به دور دنیا معروف شده است. اولین سفر دنیا با کشتی در محور قطب، سفری که در سال ۱۹۸۲ به پایان رسید. او بدون دریافت هیچ کمکی به قطب شمال سفر کرد و یک سفر ۹۷ روزه هم به قطب جنوب داشت.
در سال ۲۰۰۰ فینس نام خود را بهعنوان اولین کسی که بدون هیچ کمکی و تک و تنها به قطب شمال سفر کرد ثبت کرد. ولی در آنجا دچار سرمازدگی شد و قسمتهای پایین انگشتهای دست چپش را از دست داد.
ادامه دارد..
مطالعه قسمت ششم