معرفی فیلم Interstellar
فیلم سینمایی اینتراستلار (در میان ستارگان-بین ستارهای)؛ اثری بینظیر از کریستوفر نولان، فیلمی علمی که زیاد هم تخیلی نیست. این فیلم را میتوان شاهکار دنیای سینمای جهان خطاب کرد (نویسنده: بهترین فیلم که تا بحال دیدهام).
داستان فیلم در آینده رخ میدهد. در این دوران زمین با آفتهای مخرب گیاهی مواجه شده و بحران اکسیژن بهشدت زندگی را در زمین تهدید میکند. کوپر (متیو مک کناهی) که سابقا یک خلبان تست پرواز بوده است، هم اکنون به همراه پسر و دخترش در مزرعهشان زندگی میکنند. دختر کوپر به نام مورف (مکنزی فوی) دختری بسیار باهوش است که وابستگی شدیدی به پدرش دارد و کوپر هم نمیتواند لحظهای خود را جدای از او احساس کند، با این حال کوپر بهزودی با یک ایستگاه مخفی روبرو میشوند که در آن فضاپیمایی قرار گرفته است. مدیر این مجموعه دکتر برند (مایکل کین) است که قصد دارد برای نجات بشریت سفینهای به فضا ارسال کند تا بتواند وارد گودالی شود که در نزدیکی سیاره زحل وجود دارد و راهی برای نجات ساکنان زمین در آن جستجو کند. برند از کوپر میخواهد به همراه یک تیم، هدایت این فضاپیما را بر عهده بگیرند و کوپر نیز علیرغم مشکلات شخصی، تصمیم میگیرد برای نجات بشر این فرصت را از دست ندهد.
عوامل فیلم
کریستوفر نولان را میتوان یکی از معدود فیلمسازان عصر حاضر دانست که هر بار اراده کرده، دنیای پیچیدهای را که در ذهنش ساخته به راحتی به سینما آورده و به تصویر کشیده است. بهترین مثال از این عنوان را میتوان فیلم» تلقین» دانست که احتمالا هیچکس بهجز خودِ نولان قادر نبود پیچیدگیهای ساختار ذهن را در آن را به سادهترین شکل ممکن برای مخاطب توضیح دهد و اثری جانانه و بیبدیل خلق کند. نکته جالب در مورد نولان این است که به شدت کار تولید فیلمهایش را مخفیانه انجام میدهد و در برخی مواد بجای استفاده از نام فیلم از نام یکی از فرزندانش بهعنوان رمز در مکالمات پیش از تولید استفاده میکند. اما بحث «در میان ستارگان «بهطور کل از دیگر آثار نولان جداست، برای اینکه این بار ابدا قرار نیست با یک داستان تخیلی مواجه باشیم، بلکه بخش زیادی از فیلم برگرفته از مباحث مختلف تعریف شده در دنیای فیزیک و نجوم است که بهطور ساده و روان به مخاطب ارائه شده است
نویسنده فیلمنامه: کریستوفر و جاناتان نولان، برادرش، است. او به مدت چهار سال روی فیلمنامه کار کرد. او برای یادگیری علوم، درس نظریه نسبیت را در دانشگاه مؤسسه فناوری کالیفرنیا برای نوشتن فیلمنامه خواند، موسیقی فیلم را هم یار همیشگیاش هانس زیمر انجام داده که در فیلمهای اینسپشن و بت من نیز با هم همکاری داشتهاند. نکته جالب دیگر در مورد فیلم این است که تهیهکنندگی آن را «اماتوماس» (Emma Thomas) بر عهده داشته که همسر نولان است. بازیگران این فیلم نیز مت دیموند، انا هتوی، جسیکا چستین، بیل ایروین، الن بریستین و مایکل کین نام برد.
اینتر استلار در کل ۶۶۳٫۲۳۹٫۰۰۰ میلیون دلار، در برابر بودجه ۱۶۵ میلیون دلاری خود فیلم فروخته است
نظریه علمی که فیلم بر اساس آن ساخته شده
۱.طبق نظریه نسبیت عام انیشتین گرانش باعث تغییر سرعت گذشت زمان میشود برای مثال در فیلم وقتی گروه به سیارهای رفتند که به شدت تحت تأثیر گرانش سیاهچاله بود زمان برای آنها به نسبت فردی که داخل سفینه ماند بسیار کندتر گذشت. جالب است بدانید که با اندازهگیری تفاوت بسیار اندک دو ساعت کوانتومی با فاصله ۰/۱ میلیمتر از یکدیگر، مشخص شد پیشبینی نظریه نسبیت عام در مورد کند شدن زمان در اثر میدان گرانشی، درستتر از آنی است که پیش از این تصور میشد. با اندازهگیری یک تفاوت بسیار اندک در دو ساعت کوانتومی، فیزیکدانها ثابت کردند که یکی از پایههای نظریه گرانش آلبرت اینشتین محکمتر از آنی است که پیش از این تصور میشد. این آزمایش، تازهترین نمونه از سری آزمایشهایی است که دانشمندان برای موشکافی یکی از پیشبینیهای اینشتین انجام دادهاند، اینکه ساعتها در میدانهای جاذبهای قویتر، آهستهتر کار میکنند.
۲. يک سال بعد از ارائه نظريه نسبيت عام آلبرت اينشتين، سال ۱۹۱۶م فلام متوجه شد از حل شوارتزشيلد معادلات اينشتين میتوان جواب كرمچالهای بدست آورد. اين نوع كرمچاله ،«كرمچاله شوارتزشيلد » ناميده شد .
كرمچالهها ساختارهای فضازمانی پل مانندی هستند كه دو ناحيه مجزا از يك فضا زمان يا دوفضا زمان مجزا را به يكديگر وصل میكنند. كرمچالهها باعث كوتاه شدن مسافت و زمان لازم برای رسيدن از يک نقطه به نقطه ديگر میشوند يكی از جنبههای جالب كرمچالهها ، استفاده از آنها برای انجام سفر در فضازمان است. میدانيم كه فاصله زمين تا نزديكترين ستاره غير از خورشيد، حدود ۴سال نوری است، يعنی نور با سرعت ۳۰۰ هزار كيلومتر بر ثانيه حدود ۴ سال طول میكشد تا به اين ستاره برسد. حال ما با تكنولوژی امروزه ممكن است بيش از يك ميليون و سيصد هزار سال طول زمان نياز داشته باشيم تا به اين ستاره برويم كه برای انسان امر غيرممكنی است. بهنظر میرسد با فرض وجود كرمچاله، میتوان از يك طرف وارد آن شد و تقريبا بلافاصله پس از خروج از طرف ديگر، در ناحيهای دوردست از جهان سردرآورد. در اين طرح امكان سردرآوردن از جهانی ديگر نيز وجود دارد.
۳. سیاهچاله ناحیهای از فضا-زمان است که جرم در آن فشرده شده است. وجود سیاهچالهها در نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین پیشبینی میشود. این نظریه پیشبینی میکند یک جرم به اندازه کافی فشرده میتواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا-زمان و تشکیل سیاهچاله شود. پیرامون سیاهچاله رویهای ریاضی به نام افق رویداد تعریف میشود که هیچ چیزی پس از عبور از آن نمیتواند به بیرون برگردد و نقطه بدون بازگشت است. صفت «سیاه» در نام سیاهچاله به این دلیل است که همه نوری که به افق رویداد آن راه مییابد را به دام میاندازد
۴. بعد زمان برای گرانش محدودیتی ایجاد نمیکند یا به عبارتی برای برسی گرانش به ابعادی فراتر از ۴ بعد موجود نیاز است. به همین دلیل ارتباط بین آینده و گذشته در فیلم تنها از طریق گرانش برقرار میشود .
لوکیشنهای فیلم
فیلمبرداری این فیلم با دوربین آی مکس و در سال ۲۰۱۳ آغاز شد، ابتدا کار از آلبرتا کانادا شروع شد و ۴ ماه نیز طول کشید.
استادیومی که بچهها در آن بیس بال بازی میکردند و طوفان آغاز شد، استادیوم سی من بود.
خانهی کوپر که طوفان اصلی هم آنجا رخ داد، یک مزرعه ۵۰۰ هکتاری ذرت در ناتان کراولی کانادا بود
همچنین بخشی از فیلمبرداری که مربوط به صحنههای سیارهی یخزده بود در ایسلند در منطقه کلاستر انجام شد.
موقعیت کلاستر روی نقشه
باقی صحنهها نیز در کالیفرنیا شامل هتل وستین، بوناونتوره، مرکز کنوانسیون لس آنجلس، کولور سیتی شرکت سونی پیکچرز و یک اقامتگاه خصوصی در التادنا فیلمبرداری شد.
سرپرست جلوههای ویژه اعلام کرد که جلوهای ویژه فیلم، بزرگتر از فیلم شوالیه تاریکی بر میخیزد یا تلقین نیست، اما برای اینتر استلار افکتها را اول ساختند و سپس پروژکتورهای دیجیتالی میتوانستند آنها را پشت سر بازیگران به صحنه بیاورند، بنابراین از پرده سبز استفاده نکردهاند
ویدئو پشت صحنه فیلم
امیدواریم شما خوانندگان محترم از این مطلب استفاده کافی را برده باشید. شما میتوانید با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد بهتر بخش لوکیشن فیلم همراهی کنید.