تکیه ها، میزبانان کهن سوگواری اباعبدالله (ع)
تکیه در معانی مختلف کاربردهای گسترده و متفاوتی داشته است. در طول تاریخ اماکنی تحت عنوان تکیه وجود داشتهاند که از آنها برای اسکان و پذیرایی از نیازمندان و حتی صوفیان استفاده میکردند. با گذر زمان و تحول برخی از سلسلهها و شکلگیری آیین فتوت، نحوهی اداره و کاربری این تکایا تغییر کرد و از آنجایی که ورزش کردن نیز به دیگر مراسم معمول در تکیهها اضافه شده بود، بهتدریج بر وسعت تکیهها افزوده شد. تکیه علاوه بر محل تجمع صوفیان و فتیان، در واقع نوعی مهمانپذیر بوده که مسافران و بیشتر اهل طریقت در آن استراحت میکردند.
تکایای اصفهان
در دورهی صفوی
در شهر اصفهان و در دوران حکومت صفویان، تکیههای صوفیانه مرسوم بودند. به نوشتهی شاردن، ایرانیان به دیر یا صومعهی درویشان، تکیه میگفتند. گسترش مذهب شیعه و جنگهای فرقهای متعدد سبب ویرانی تکیهها شدند و کاربری سابق خود را از دست دادند.
در زمان قاجار
در زمان قاجار، تکیه در اصفهان، مفهوم تازهای پیدا کرد و به مزار زاهدان و نامآوران در گورستان تخت پولاد، اطلاق میشد که معمولا محل تجمع و عبادت بود. غیر از گورستان مذکور، در برخی دیگر از محلههای اصفهان نیز چنین تکایایی وجود داشت، از جمله تکیهی والهیه در چهارباغ که آرامگاه محمد کاظم واله اصفهانی شاعر و ادیب (متوفی ۱۲۲۹) است.
تکایای شیراز
در شیراز، تکایای اهل تصوف از جمله تکیههای چهل تنان و هفت تنان تا دورهی قاجار همچنان رونق داشت. در سدههای بعد و دورهی قاجار، حتی به آرامگاه سعدی و حافظ نیز تکیه میگفتند.
رواج تشیع و تغییر کاربری تکیه
از اواخر دورهی صفوی و با رواج و گسترش مذهب تشیع در ایران، کاربرد تکیهها در ایران کاملا تغییر کرد. تکیهها از آنجایی که فضاهای وسیعی برای اجرای سماع و رقص و چرخش داشتند، برای برگزاری مراسم سوگواری اباعبدالله (ع) در ماه محرم مورد استفاده قرار گرفتند. این تغییر بهخصوص در شهرهای مرکزی ایران که سابقهای طولانی در تشیع داشتند، قابلتوجهتر بود. در قزوین پایتخت اول صفویان، در زمان سلطنت شاه تهماسب اول (۹۳۰ـ۹۸۴)، این کاربرد تکایا رواج بسیاری یافت تا جایی که حتی تکیهها به مراکزی برای فعالیتهای فرهنگی گسترده تبدیل شدند. در واقع علاوه بر مراسم عزاداری بهخصوص در شبهای ماه رمضان از این اماکن برای برگزاری جلسات سخنرانی و مناظرات ادبی استفاده میشد و ثروتمندان، شیرینی و شربت و شمع و چراغ آن را تأمین میکردند.
تکیه در دورهی قاجار
در دورهی قاجار تعزیه رونق پیدا کرد و تکیه به محلی برای برگزاری این مراسم و عزاداری امام حسین (ع) تبدیل شد. این کاربری تکیه چنان فراگیر شد که از آن زمان به بعد بهندرت به اقامتگاههای صوفیان تکیه میگفتند. در این زمان اگر جایی را برای اجرای تعزیه میساختند یا برای اولین بار برای این منظور در نظر میگرفتند، آن را تکیه مینامیدند.
اوج رونق تکیهها
اوج رونق تکیهها از دورهی ناصرالدین شاه (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تا انقلاب مشروطیت بود. در این دوره، در گزارشهایی دربارهی تهران، نام بیش از پنجاه تکیه آمده است.
تکایای تهران
از جمله تکیههای معروف تهران تکیههای آقا بهرام، اسماعیل بزاز، افشارها، بربریها، پهلوان شریف، پامنار، چالحصار، چهل تن، حاجی وکیل، خداآفرین، خشتیها، خلجها، دباغ خانه، درخونگاه، رضا قلیخان، زرگرها، سادات اخوی، سرپولک، سرتخت، عباسآباد، عربها، عودْلاجان، قاطرچیها، قمیها، کرمانیها، لوطی علیخان، ملکآباد، منوچهرخان، لوردَزخان و هفت تن را میتوان نام برد.
اهمیت برخی از تکایای تهران
در میان تکیههای تهران، برخی اهمیت بیشتر یا ویژگی بارزی داشتند؛ از جمله تکیهی سادات اخوی که در آن برای پاگرفتن و رشد کودک، شمع روشن میکردند و هر سال با قد کشیدن کودک، شمع بلندتری روشن میکردند، چنان که باغچهی این تکیه هر سال از شمعهای قدی پر میشد. تکیهی عباسآباد یا حاج میرزا آغاسی که محل برگزاری تعزیههای دولتی بود، تکیهی عزت الدوله، خواهر ناصرالدین شاه، که مراسم تعزیه در آن اجرا میشد و به بانوان اختصاص داشت و سرانجام تکیهی دولت.
تکیه دولت
بانیان تکایای تهران
از نام تکیهها مشخص است که بانیان آنها معمولا اصناف، گروههای شهرستانیِ ساکنِ پایتخت، ثروتمندان و افراد بانفوذ بودهاند. این افراد گاهی بنایی مخصوصِ تکیه میساختند و گاه محل سکونت خود را، در ماه محرّم به برگزاری مراسم تعزیه اختصاص میدادند و آن را وقف تعزیه و روضهخوانی میکردند. به همین دلیل بسیاری از منازل مسکونی شاهزادگان و اعیان بهنحوی ساخته میشد که بتوان با نصب چادر بزرگی روی حیاط و پوشاندن حوضِ وسطِ حیاط، فضایی مناسب برای اجرای تعزیه فراهم کرد.یکی از این تکیههای بزرگ که توسط شاه قاجار ناصرالدین شاه در محوطهی کاخ گلستان ساخته شد و چادری عظیم روی آن پهن میشده است و مکانی تعریف شده برای عزاداری امام حسین (ع) در نظر گرفته شده بود تکیه دولت نام داشت که در طول تاریخ تخریب شد.این تکیه از بزرگترین تکایا بود.
ویژگیهای بناهای اختصاصی تکیه
بناهایی که اختصاصا برای تکیه ساخته شده بود، اغلب در مسیر گذر اصلی، دو محله را به یکدیگر پیوند میداد. فضای داخلی بنای تکیه معمولا به سه بخش تقسیم میشد: حیاط که موسوم به عباسیه بود و در آنجا مراسم مربوط به حضرت عباس علم دار امام حسین علیهالسلام بر گزار میشد، فضای سرپوشیدهی حسینیه و اتاقهای پشتی که زینبیه نام داشتند.در واقع تکایا بخشی زاده شده از حسینیهها بوده که بهعنوان مرکز محله این ویژگی را داشته است که علاوه بر میدان شهری در روزهای محرم و سفر مراسم سوگواری د ران برگزار میشده است.
اهمیت تکیه
تکیهها بهقدری در زندگی شهری و بهخصوص در بین پیشهوران اهمیت پیدا کردند که از این اماکن علاوه بر برگزاری مراسم عزاداری برای طرح مشکلات صنفی و اقتصادی نیز استفاده میکردند. بخشی از هزینه و مخارج تکیهها را اهالی محل با پرداخت پول یا اهدای لوازم و اسباب پذیرایی فراهم میکردند. بخشی از این هزینهها نیز از درآمد موقوفاتی مانند دکان، حجره و تیمچهها تامین میشد.
تکایای شمال تهران
در شمال تهران و شمیرانات نیز تکیههایی با معماری قابلتوجه وجود داشت که بسیاری از آنها هنوز هم پابرجا هستند. از آن میان تکیهی نیاوران یا تکیهی پایین حصار بوعلی به خاطر تابلوهای نقاشیِ محمد مدبّر و محمد ارژنگی و تخت هشتضلعی وسط آن و نیز تکیهی امامزاده قاسم با دیوارنگارهی قوللر آقاسی شهرت خاصی دارند.
در دو استان گیلان و مازندران نیز تکیههای بسیاری با معماری و مصالح خاص و متناسب با محیط، از دورهی قاجار، به یادگار مانده است. شهرهای رودسر، لاهیجان و لنگرود نیز تکیههای قدیمی و زیبایی دارند. در مازندران علاوه بر شهرها، در روستاها نیز تکیههایی چهارگوش غالبا با سقف سفالی و نقشه کف بنا بهشکل مستطیل، وجود دارد، از جمله تکیهی مُقْری کلا در بندپی بابل، تکیه کله بست پازَوار در بابلسر و تکیه فیروزکلا در آمل.
برخی از این تکیهها با تصاویری از گل و جانوران تزیین شده است، از جمله تکیهی قرآن تالار در بابلکنار قائم شهر.
از ویژگیهای جالبتوجه تکیههای مازندران، وجود بناهایی به نام سَقّانَفار در کنار برخی از آنها است. سقّانفار (ساقی نفار، سقانپار، سقاتالار) بنای ساده و چهارگوشی است که روی پایههای چوبی قرار دارد و با پلکان یا نردبانی میتوان به بخش بالایی رسید (نفار/ نپار به لهجهی مازندرانی به این سازهی خاص اطلاق میشود). بنای سقّانفارها، که گاه مستقل از تکیهها نیز ساخته شدهاند، متأثر از معماری سنّتی مازندران و بازتاب زندگی سادهی کشاورزی و دامداری است و بر اساس نوشتههای روی آنها، تاریخ ساختشان به دورهی قاجار میرسد. این بناها عمدتا نذر حضرت ابوالفضل (ع)، سقّای کربلا، هستند و زیارتگاه عمومی و مکانی برای پهن کردن سفره حضرت ابوالفضل (ع) به شمار میآیند. از نمونههای مهم این بناها میتوان به سقّانفارِ کیجاتکیه بابل اشاره کرد که دیوارهای آن با نقوش انسانی شامل سربازانی با آلات جنگی و ادوات موسیقی و صحنههایی از زندگی روستایی و همچنین نگارههای اساطیری و نقوش گیاهی و خطوط خوشنویسی آراسته شده است.
از تکیههای مهم یا تاریخی دیگر در ایران میتوان از دو تکیهی پهنه و ناسار در سمنان و تکیه عزاخانه و تکیهی وزیر در کرمان نام برد. یکی از زیباترین و باشکوهترین تکیههای ایران، بهویژه از حیث نقاشی و تصاویر، تکیهی معاون الملک در کرمانشاه است.
در استان یزد، تکیهها بهلحاظ پیوند با دیگر فضاهای شهری و نیز به سبب عناصر بر جا مانده از معماری مذهبی کهن ایران، درخور توجهاند. در این تکیهها، از جمله تکیه شاه ولیِ تفت و امیرچخماقِ یزد (قرن نهم به بعد) برخلاف تکیهی دولت تهران و مانند تکایای شمال، نقشهی کف بنا چهارگوش یا هشتضلعی است. تکیه امیر چخماق دارای مناره و طاق نمابندی دو طبقهای است که الگو و نمونهای برای ساخت دیگر تکایای شهر محسوب میشود.
تکیه امیرچخماق
پراکندگی و شمار تکیههای ایران به حدی است که نام برخی از روستاها و آبادیها با واژهی تکیه همراه شده است.
تکایای موقتی
علاوه بر تکیههای ثابت، تعداد زیادی تکیهی موقتی، همه ساله در دههی محرّم در شهرها و روستاهای ایران برپا میشود.
هر ساله، عاشقان اباعبدالله (ع) با تکیه بستن در کنار خیابانها و محصور کردن محوطههایی کوچک، آویختن تصاویر و پارچهنوشتههایی از ادعیه، زیارات، احادیث و مراثی که معروفترین آنها مرثیهی محتشم کاشانی است، به استقبال ماه عزاداری سیدالشهدا میروند.
در این تکیههای موقت، بسته به تمایل و قدرت اقتصادی اهالی محل، وسایلی برای پذیرایی از عزاداران نیز مهیا میشود. دستههای سینهزنی و زنجیرزنی گاه در این تکیهها توقف میکنند و به عزاداری میپردازند. بسیاری از افراد نذورات خود را که شامل غذا و شربت و چای است در این تکیه میان عزاداران تقسیم میکنند.