کجارو من
مجله گردشگری
اخبار
کجارو پلاس

زندگینامه رهی معیری | بیوگرافی، اشعار و آثار

سه‌شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۴
مطالعه 5 دقیقه
آشنایی با رهی معیری شاعر؛ منبع عکس: ایرنا؛ عکاس: نامشخص
رهی معیری یکی از غزل‌سراهای مشهور دوران معاصر است که مجموعه شعر «سایه» او در سال ۱۳۴۵ به چاپ رسید.
تبلیغات

احتمالا شعر معروف «شد خزان گلشن» با صدای بدیع زاده را که می‌شنوید، زیبایی شعر، شما را شگفت‌زده می‌کند. این شعر متعلق به محمد حسن معیری، متخلص به «رهی» است. شاعری که آن را به‌واسطه غزل‌های مشهورش می‌شناسید. در ادامه زندگی ‌نامه «رهی معیری» را برای شما شرح خواهیم داد. تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

کپی لینک

در این مقاله درباره رهی معیری می‌خوانید:

کپی لینک

رهی معیری کیست؟

تصویری از دوران جوانی رهی معیری؛ منبع عکس: کتابراه؛ عکاس: نامشخص

منبع: کتابراه

رهی یکی از شاعران و غزل‌سرایان مشهور معاصر است و مجموعه سایه او، یکی از شاهکارهای ادبی ایران محسوب می‌شود. او در اشعارش از اندیشه‌های ناب و تخیلات لطیفی بهره برده است و سروده‌هایش، زبانی یک‌دست دارند.

کپی لینک

آرامگاه رهی معیری کجاست؟

آرامگاه رهی معیری؛ منبع عکس: اینستاگرام؛ عکاس: صفحه اینستاگرامی shahre_man_shemiran

منبع: اینستاگرام (صفحه shahre_man_shemiran)

رهی پس از تحمل درد و رنج بیماری در سال ۱۳۴۷ و در سن ۵۹ سالگی درگذشت. مقبره او در آرامستان ظهیرالدوله شمیران در شمال استان تهران است. ظهیر الدوله، گورستان کوچکی است که بین امامزاده قاسم و تجریش جای گرفته است.

کپی لینک

زندگی‌نامه رهی معیری

رهی معیری (سمت چپ) در کنار یکی از دوستان؛ منبع عکس: BBC؛ عکاس: نامشخص

منبع: BBC

کپی لینک

تحصیلات و مشاغل

محمد حسن معیری (بلوک) با تخلص «رهی» در ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ در تهران به دنیا آمد. او فرزند محمد خان موید خلوت و از نوادگان دوستعلی خان نظام الدوله بود. پدر رهی قبل از تولد فوت می‌کند و او یتیم بزرگ می‌شود. او پس از گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود در تهران، در دستگاه دولتی استخدام می‌شود و مشاغل مختلفی را تجربه می‌کند.

آخرین سمت شغلی رهی، ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر در سال ۱۳۲۲ بود. پس از آن، رهی دوران بازنشستگی خود را در کتابخانه سلطنتی سپری می‌کرد.

کپی لینک

ورود به دنیای هنر

رهی از دوران کودکی غرق دنیای هنر بود و به شعر، موسیقی و نقاشی علاقه زیادی نشان می‌داد. نبوغ رهی در ۱۷ سالگیش شکوفا می‌شود و او اولین رباعی خود را می‌سراید:

کاش امشبم آن شمع طرب می‌آمد

او فعالیت خود در زمینه شعر را با ورود به انجمن ادبی حکیم نظامی با سرپرستی وحید دستگردی آغاز کرد. در این انجمن رهی خودی نشان می‌داد و از اعضای فعال این انجمن محسوب می‌شد. سپس انجمن ادبی فرهنگستان را با افرادی دیگر تاسیس کرد و از اعضای مشهور آن انجمن شناخته می‌شد.

رهی علاوه بر شعر، فعالیتش در موسیقی را با عضویت در انجمن موسیقی ایران آغاز کرد. او به موازات فعالیت خود در زمینه موسیقی، شروع به چاپ آثارش در روزنامه‌ها و مجلات مختلف کرد. نوشته‌های سیاسی، انتقادی و فکاهی رهی در روزنامه «بابا شمل» و مجله «تهران مصور» چاپ می‌شد.

محمد حسن معیری برای چاپ نوشته‌های خود پیرامون موضوعات سیاسی، از اسم‌های مستعار مختلفی مانند «شاه پریون»، «حق‌گو»، «گوشه‌گیر» و «شاه پریون» استفاده می‌کرد تا به دردسر نیفتد. او همچنین اشعار خود را در مجلات و روزنامه‌های ادبی مختلف چاپ می‌کرد.

کپی لینک

وضعیت تاهل

رهی معیری تا آخر عمر خود ازدواج نکرد و مجرد ماند. او با «مریم فیروز» مدتی در ارتباط بود. در ادامه داستان این رابطه را برایتان آورده‌ایم.

ماجرای رابطه رهی معیری با مریم فیروز

2020-11-6bd3afd4-4080-4b25-9917-7459033bdf09

مریم فیروز بعد از آشنایی با یکی از سران حزب توده نوپا، به رابطه خود با رهی معیری پایان می‌دهد

منبع: بالاترین

مریم فیروز، فرزند عبدالحسین فرمانفرما که از نوادگان عباس میرزا بود، به اجبار پدرش با سرهنگ «عباسقلی اسفندیاری» ازدواج می‌کند. او با همسرش ۲۶ سال اختلاف سنی داشت و هیچ علاقه‌ای به همسرش نشان نمی‌داد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های افسانه و افسر بود.

مریم یکی از زنان مشهور زمان رضا شاه بود. داشتن خانواده‌ای با نفوذ و چهره‌ای زیبا، جذابیت او را دو چندان می‌کرد و خانه او اغلب محل رفت و آمد روشنفکران آن زمان بود.

او و رهی در یک مهمانی که به میزبانی «مصطفی فاتح» برگزار شده بود، یکدیگر را ملاقات می‌کنند. این دیدار سرآغاز تغییراتی مهم در زندگی رهی بود. مریم پس از مرگ پدرش در سال ۱۳۱۸، تصمیم به جدایی از همسرش می‌گیرد و از این به بعد رابطه او با رهی آشکارتر می‌شود. نزدیکان مریم از رفت و آمد مکرر او به خانه رهی معیری در شمیران صحبت می‌کردند.

عشق و علاقه رهی به مریم روزبه‌روز بیشتر می‌شد؛ به‌طوری که او مواد مخدر را کنار می‌گذارد و نوشتن مطالب انتقادی و سیاسی در روزنامه‌های سیاسی با نام‌های مستعار را (که پیش‌تر درباره آن صحبت کردیم) شروع می‌کند. او حتی اشعاری برای مریم نیز می‌سراید:

‌خیال انگیز و جان پرور ، چو بوی گل سراپایی

بخت با رهی یار نبود. مریم فیروزی سرانجام با «نورالدین کیایی»، یکی از سران حزب توده نوپا که از معمار‌های برجسته آن زمان نیز محسوب می‌شد آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند. مریم پس از آن که اعضای حزب توده در حادثه ترور شاه تحت تعقیب قرار گرفتند، به‌صورت غیابی به حبس ابد محکوم شد و از آن پس دیگر رهی و مریم هرگز یکدیگر را ندیدند.

کپی لینک

برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو

در برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو که یکی از برنامه‌های مشهور زمان خود محسوب می‌شد، رهی معیری با داوود پیرنیا در انتخاب اشعار برنامه همکاری می‌کرد و تا آخر عمر خود سرپرستی آن را برعهده داشت.

کپی لینک

سفرهای خارجی

او سفرهای خارجی متعددی به کشور‌هایی مانند ترکیه در سال ۱۳۳۶، اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ (برای شرکت در جشن انقلاب کبیر)، ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و افغانستان در سال‌های ۱۳۴۱ و ۱۳۴۵ و انگلیس برای جراحی در سال ۱۳۴۶ داشت.

کپی لینک

آثار رهی معیری

2020-11-e79e2ca0-5472-4424-9012-7db7eb9574f8

منبع: ایرنا

مجموعه اشعار رهی معیری با عنوان سایه در سال ۱۳۴۵ چاپ شد. او بدون شک یکی از چهره‌های سرشناش غزل معاصر شناخته می‌شود که از شاعرانی همچون حافظ، سعدی، مولانا، صائب تبریزی، نظامی و مسعود سعد تاثیر پذیرفته است. او بین این شاعران، بیشترین تاثیر را از سعدی گرفته است و حال و هوای اشعار سعدی در سروده‌های او احساس می‌شود.

مشهور‌ترین اشعار رهی معیری «خزان عشق»، «شب و روز»، «یار رمیده»، «کاروان»، «مرغ حق»، «دارم شب و روز» و «نوای نی» هستند.

کپی لینک

اشعار رهی معیری

در پایان یکی از غزل‌های مشهور رهی معیری را می‌خوانید:

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات