عجیب ترین رفتارهایی که از گردشگران سر میزند چیست؟
سفر یعنی دیدن تفاوتهای فرهنگی. امروزه با وجود شبکههای اینترنتی، برخی افراد در این کار خبرهتر شدهاند. برخی از کاربران خاطراتی از حرکات دور از فرهنگ مسافرانی را تعریف میکنند که در سفرهای خود با آنها مواجه شدهاند. رفتارهایی چون دزدیدن وسایل آمفی تئاتر و گرفتن عکسهای سلفی در کمپهای نازیها. این بحث با این سوال در یکی از سایتهای خارجی شروع شد: عجیبترین چیزی که از گردشگران در کشورهای خارجی دیدهاید چیست؟
کاربر اول راجعبه اتفاقی در نپال میگوید؛ ماجرایی یک گاو. لازم به ذکر است که گاوها در این کشور مقدس بهشمار میروند.
او میگوید:
خانمی حدود ۴۰ ساله، که معلوم بود حالت عادی ندارد در حال لگد زدن به یک گاو بود. مدتی طول کشید تا همراه با دوستانم، محلیها را قانع کنیم که این خانم ارزش کتک زدن ندارد.
کاربر دوم از گردشگرانی میگوید که از بخشهایی از یک آمفی تئاتر رومی، قطعههایی را به یادگار برمیداشتند.
وقتی میدیدم که گردشگران تنها بهعنوان یادگاری و برای خوشایند خود، قطعههایی از تماشاخانه را میکندند و با خود میبردند، دوست داشتم دستهایشان را قطع کنم.
کاربر سوم از مواجه شدن با یک گردشگر بینزاکت در زمینهای گورهای دستهجمعی در پنومپن، کامبوج میگوید:
گردشگران بسیاری، محترمانه، آرام و همانطور که شایستهی محیط بود، در این زمینها راه میرفتند. یک آقای از بیصدا کردن گوشی همراهش خودداری میکرد و مدام گوشیاش (با آن زنگ نامناسب) زنگ میخورد.
کاربر دیگر تجربهای تقریبا مشابه با مورد قبل دارد.
در یک معبد در کامبوج مشغول عبادت یا همان مدیتیشن بودم که یک آقای مسن داد زد: :«هی ... از سر راه برو کنار، میخواهیم عکس بگیریم». زبانم بند آمده بود.
کاربری تعریف میکند که چطور در یک غاربودایی دو روسی سعی میکردند نام خود را روی دیوارها حک کنند.
نگهبان خیلی سریع آنها را متوقف کرد. این غار مکان استراحت راهبها، طرفداران بودا و افرادی بود که بر سر قبر اقوامشان مینشستند. این کار آنها نهایت بیفرهنگی بود.
کاربر دیگری از بیملاحظگی برخی گردشگران هنگام مراسم مذهبی میگوید:
من کاتولیک هستم و هرجای دنیا که باشم در مراسم روز یکشنبه شرکت میکنم. من میدانم که برخی زیبا و تاریخی هستند، اما لطفا، لطفا، لطفا هنگام انجام مراسم به مردم و مکان احترام بگذارید؛ شلوغ نکنید، عکس نیندازید و از قوانین پیروی کنید.
کاربری دیگر که بسیار عصبانی است همین شکایت را دارد:
برخی مسافران در کلیسا بلندبلند حرف میزنند، با فلش عکاسی میکنند و حتی برای گرفتن زوایای خوب روی زمین دراز میکشند. این حرکات برای هر فرقه و هر مکان مذهبی نهایت بیاحترامی است.
بسیاری گرشگران دیگر، از سلفی گرفتن دیگران در مکانهای مقدس، مکانهایی که در آنها باید ساکت بود یا احترام گذاشت شکایت دارند. برای مثال سلفی گرفتن کنار محفظه اعدام با گاز در اردوگاه آشویتس یا کنار یادمان هولوکاست در برلین واقعا دیوانهکننده و نهایت بیاحترامی است. این مکانها یادگارهای غمانگیزی هستند که سلفی گرفتن در آنها واقعا لازم نیست.
کاربری میگوید:
در ، برخی افراد به استخوانها دست میزدند. سعی کردم سهم خود را در جلوگیری از این بیاحترامی ایفا کنم؛ پس به آنها گفتم: «دست نزنید». اما بیش از این کاری از دستم ساخته نبود. مردم از این استخوانها میدزدیدند.
مشکل دیگری که کاربران از آن صحبت میکنند، بیاحترامی به تفاوت زبان است:
کشورهای کمی را دیدهام که گردشگرانی که انگلیسی بلد نیستند را مسخره نمیکنند. در ، دختری را دیدم که یک راننده تاکسی را به دلیل تسلط نداشتن به انگلیسی سرزنش میکرد. او میگفت: «خدای من، تو کدوم جهنمی درس خوندی؟». دختر به کلی فراموش کرده بود که این آقا زمانی که باید مدرسه میرفت، در جنگ مشغول پر کردن خشاب بود و کارهای مهمتر از یادگیری زبان انگلیسی داشت.
کاربر دیگری اضافه میکند:
در المپیک سال ۲۰۰۰، در یک قطار شلوغ در ، یک زوج اهل ، با صدای بلند تقلید استرالیاییهایی را درمیآوردند که سعی میکردند انگلیسی صحبت کنند، و با افتخار اعلام میکردند که میتوانند آنها را تشخیص دهند.
یک کاربر از همسفر خود میگوید که چطور از اینکه در لهستان یورو و دلار قبول نمیکنند، عصبانی شده بود:
زمانی که به او گفتم ما نیز در آمریکا پول خارجی قبول نمیکنیم، پس چرا اینها باید قبول کنند، عصبانیتر شد.
کاربر آخر درباره گردگشر عجیبی که در موزه تاریخ لندن دیده برای ما میگوید:
در این یک مجسمه مصری وجود دارد که قدمت آن حداقل به ۲۰۰۰ سال پیش بازمیگردد و یک گردشگر بیفکر در حالی که داشت با تلفن همراهش صحبت میکرد، به آن تکیه داده بود. انگار نه انگار که آن یک مجسمه بسیار قدیمی، باارزش و حتما شکننده است، نه یک دیوار معمولی.
اگر شما هم تجربههایی از این دست دارید با در میان بگذارید.