تاریخ سفر: از عصر طلایی اسلام تا کشف دنیای جدید
مطالعه قسمت دوم
در قسمتهای قبلی مقاله تاریخ سفر را از مهاجرت انسان راستقامت تا نبردهای خونین وایکینگها بررسی کردیم. در این قسمت، تاریخچهی سفر را دنبال میکنیم؛ از عصر طلایی اسلام تا عصر اکتشاف.
عصر طلایی اسلام
بعد از سرنگونی امپراتوری روم غربی، امپراتوری روم شرقی که با نام امپراتوری بیزانتین هم مشهور است، دورهای از صلح و آرامش نسبی را تجربه کرد اما بعد از مدتی درگیر جنگهایی طاقتفرسا شد؛جنگ با با همسایهی خود یعنی ساسانیان. این جنگها در دو دههی اول قرن هفتم میلادی به اوج خود رسید تا اینکه هر دو امپراتوری چه از نظر اقتصادی و چه از نظر نظامی، با دشواریهای زیادی روبهرو شدند.
در همین دوران بود که پیامبر اسلام (ص) در شهر مکه در عربستان سعودی امروزی، چشم به جهان گشود. پیامبر گرامی اسلام (ص) پس از مبعوث شدن به پیامبری، دعوت پنهانی و آشکار خود را شروع کرد و بعد از مدتی با کمک پیروان و اصحاب خود توانست مکه را فتح کند. ساکنان این مناطق بعد از فتح مکه به دین اسلام گرویدند.
حضرت محمد (ص) در دوران زندگی خود شبهجزیرهی عربستان را هم از نظر اقتصادی و هم از نظر مذهبی متحد کرد و دوران طلایی اسلام آغاز شد.
در سدهی آینده، مسلمانان در سراسر خاور میانه، شمال آفریقا و بخشهایی از جنوب اروپا پراکنده شدند و سرزمینهایی را از امپراتوری تضعیف شدهی روم شرقی و ساسانیان، تحت سلطه گرفتند. مسلمانان حکومت خود را تحت عنوان خلافت تشکیل دادند. خلفای اسلامی جاهطلب بودند و البته حکومتهایی پیشرفته تشکیل داده بودند که حتی با استانداردهای امروزی هم پیشرفته محسوب میشود.
نقشهی قلمرو امویان
بیشتر شهرهای بزرگ آنها بیمارستانهایی داشتند که ۲۴ ساعت شبانهروز باز بودند و طبق قانون، خدمات پزشکی رایگان برای شهروندان و خارجیها فراهم میکردند بدون اینکه وضعیت مالی و موقعیت اجتماعی آنها مورد توجه قرار بگیرد و در روند درمان و پذیرش بیماران تاثیرگذار باشد. بیماریهای روحی هم درست مانند بیماریهای جسمی، جدی گرفته میشدند. آزادی بیان و تحمل عقاید مخالف مذهبی از دیگر ویژگیهای این دوران بود. مسلمان و یهودی و مسیحی با آرامش در کنار هم زندگی میکردند.
به علم و دانش و تحصیلات توجه زیادی میشد و تحصیل در دوران شکوفایی خود به سر میبرد. مراکز آموزشی و علمی بزرگی در سراسر سرزمینهای اسلامی شکل گرفته بود از جمله دانشگاه قرویین در مراکش که کتاب رکوردهای جهانی گینس این دانشگاه را بهعنوان قدیمیترین دانشگاه جهان که مدرک دانشگاهی اعطاء میکند اعلام کرده است. بالاتر از همه، این بود که مسلمانان برای یادگیری و علم، اشتیاق زیادی داشتند همان طور که پیامبر اسلام (ص) آنها را به کسب علم و دانش حتی با سختترین شرایط، دعوت کرده بود.
یکی از کلیدیترین ویژگیهای عصر طلایی اسلام، تلاش عالمان و دانشمندان، ترجمهی تمام کتابها و علوم شناخته شده به زبان عربی بود؛ پزشکی، معماری، فلسفه، نجوم، ریاضی و هر موضوع دیگری که در جهان به آن پرداخته شده بود. آنها این علوم را از دانشمندان حال و گذشته از رومیان و یونانیان، از هندیها و چینیها، از ایرانیها و فنیقیها و از تمدنهای بینالنهرین و مصریان میآموختند.
صفحهای از کتاب داستان بیاض و ریاض
مسلمانان علاوه بر اینکه مشتاقانه متون و علوم مختلف را ترجمه و ثبت میکردند، به مناطق دور و نزدیک تا جایی که امکانپذیر بود سفر میکردند. در طی این سفرها، مسیرهای تجارتی میساختند و با سرزمینهای بیگانه ارتباط برقرار میکردند. آنها توانستند یک بازار تجاری ایجاد کنند که پایه و اساس آن مسیرهای تجاری بود که از شرق دور و چین تا غرب و شمال آفریقا و مدیترانه کشیده شده بود. امپراتوری مسلمانان، قلب تپندهی بازار جهانی بود؛ هر چیزی یا از اینجا شروع میشد، یا از این منطقه میگذشت یا در نهایت به اینجا میرسید. تاجران به مقاصد دوردست سفر میکردند و با خود ابتکارات، امکانات، ایدهها، غذاها و کالاهای جدید میآورند؛ هر چیزی که بخشی از جامعهی انسانی را تشکیل میداد.
موفقیت و تاثیرات چشمگیر مسلمانان از چشم قدرتهای بزرگ دنیا دور نماند. قرن دوم یا سوم هزارهی دوم، آغاز زوال امپراتوریهای مسلمانان بود و آنها با تهدیداتی از جانب شرق و غرب مواجه شدند.
جنگهای صلیبی
یکی از نتایج گسترش اسلام این بود که درهای سرزمینهای مقدس به مسیحیان اروپایی بسته شد. تا ابتدای هزارهی دوم میلادی، زیارت مکانهای مرتبط با حضرت مسیح بهخصوص در اورشلیم (بیتالمقدس امروزی) برای مسیحیان، معمول و متداول بود ولی منع ورود آنها به سرزمین مقدس، جرقهای برای آغاز جنگهای صلیبی بود.
پاپ اوربان دوم در سال ۱۰۹۵، یکی از مهمترین سخنرانیهای تاریخ را ایراد کرد و آن دستور آغاز جنگهای صلیبی بود. او از همه مسیحیان اروپا درخواست کرد که سلاح به دست بگیرند، به جنگ با مسلمانان بروند و اروشلیم را پس بگیرند.
فتح اورشلیم در جنگهای صلیبی
صلیبیان حاضر در جنگ، درست مثل بسیاری از جنگجویان گوشه و کنار دنیا با اهداف گوناگونی میجنگیدند. عدهای به شوق بخشودگی که پاپ قول آن را داده بود و عدهای بهمنظور کشورگشایی و اندوختن مال و ثروت. آنچه که واضح است این است که همه آنها ویژگیهای مشترکی داشتند؛ شوق سفر که باعث میشد خانوادهی خود را ترک کنند و به جایی بروند که شاید بازگشتی در کار نبود.
آغاز حملهی مغولها
چنگیزخان و جادهی ابریشم
در حالی که مسلمانان هنوز با آخرین جنگهای صلیبی درگیر بودند، یک قدرت بزرگتر و شومتر در شرق، در حال قدرت گرفتن بود.
چنگیز خان
در ابدای قرن سیزهم یک مرد مغول به نام تموچین توانست قبیلههای کوچنشین شمال شرقی آسیا را متحد کند و یک دودمان را پایهگذاری کند.
این مرد بعدها با نام چنگیزخان به شهرت رسید و دودمانی که تشکیل داده بود در چند دههی آتی توانست امپراتوری بزرگ و قدرتمند مغول را شکل دهد. این امپراتوری در دوران اوج خود یعنی در سال ۱۲۷۹ میلادی، ۲۵ درصد از زمینهای سطح سیاره را تحت سلطه داشت.
تا به امروز، امپراتوری مغول، بزرگترین امپراتوری دنیا از نظر وسعت سرزمینهای تحت سلطه شناخته میشود. البته این امپراتوری عمر کوتاهی داشت و بعد از ۱۵۰ سال از ظهورش، قطعه قطعه شد اما در همان چند دهه، آزادی عمل برای سفر و امنیت برای مسافران و تاجران در سراسر امپراتوری دیده میشد.
نقشهی قلمرو امپراتوری مغول
مورخان این دورهی ثبات را Pax Mongolica مینامند که معنای تحتاللفظی آن آرامش مغول است. در این دوره، جادهی ابریشم که نامی برای مجموعهای از مسیرهای تجاری بود که اروپا را به آسیا متصل میکرد، کاملا بازسازی شد.
مارکوپولو، تاجر ونیزی
روستچیلو دا پیزا یک نویسندهی ایتالیایی بود که در سال ۱۲۹۸ به زندان افتاد. او را به خاطر شرکت در نبرد بین ونیز و جنوا که در آن ونیز شکست خورد به زندان انداختند. همسلولی او فردی به نام مارکو پولو بود که او هم به خاطر حضور در این نبرد به زندان افتاده بود.
پیزا یک نویسندهی داستانهای رومانتیک ایتالیایی بود که علاقه و کنجکاوی وصفناپذیری به شرق داشت؛ یعنی همان جایی که مارکو پولو تاجر ونیزی، یکی از حماسیترین و پرماجراترین سفرهای دنیا را در آن گذرانده بود. یک جوان ۲۴ سالهی سرگردان در سرزمینهایی که برای اروپایان آن دوران، افسانهای و پر رمز و راز بود.
مارکو در ونیز در سال ۱۲۵۴ در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد. خانوادهی او تاجران زیورآلات بودند. زمانی که شش ساله بود، پدر و عمویش، نیکولو مافئو، ونیز را ترک کردند و ابتدا به قسطنطنیه یا استانبول امروزی سفر کردند سپس مسیر خود را بهسمت امپراتوری مغول ادامه داند. آنها با قوبلای خان، فرمانروای مغول چین دیدار کردند.
قوبلای خان که تحتتاثیر مسیحیت قرار گرفته بود دو تاجر را وادار کرد که به اروپا برگردند و با دانشمندان و عالمانی دوباره سفر کنند که بهتر بتوانند مسیحیت و نظام اجتماعی در اروپا را تشریح کنند. نیکولو و مافئو در سال ۱۲۶۹ به ونیز برگشتند و دو سال بعد دوباره عزم سفر به سرزمینهای شرقی کردند. در این سفر دو مبلغ مذهبی و مارکوی نوجوان را همراه خود برند.
در بازگشت، قوبلای خان به گرمی از آنها استقبال کرد و این گروه، ۱۷ سال در آن سرزمین زندگی کردند. در مورد این مدت زمان، اطلاعات کمی در دست است اما به نظر میرسد که آنها در این مدت به ماموریتهای متعددی فرستاده میشدند. این ماموریتها موقعیتی را برای آنها فراهم میکرد که در سراسر این امپراتوری سفر کنند.
آنها در نهایت وقتی در سال ۱۲۹۵ به ونیز بازگشتند، این شهر را در جنگ با جنوا یافتند که در نهایت به زندانی شدن مارکو پولو و ملاقات او با روستچیلو منجر شد.
روستچیلو از شنیدن داستان زندگی و خاطرات مارکو پولو هیجانزده شد و او را وادار کرد تا همه چیز را برایش شرح دهد. نتیجهی این نقل خاطرات، کتابی به نام «کتاب شگفتیهای جهان» است. در این کتاب منطقهی خاورمیانه، هند، سری لانکا، آسیای مرکزی، روسیه، چین، ژاپن، جنوب شرقی آسیا و سواحل شرقی آفریقا به تفصیل، توصیف شده است.
«کتاب شگفتیهای جهان»
این کتاب مورد توجه عموم مردم قرار گرفت و بسیار محبوب شد. آن را به زبانهای مختلف ترجمه کردند و بارها چاپ شد.
داستانهایی که مارکو پولو با آنها به اروپا برگشت، شوق دیدن سرزمینهای شرقی را در اروپاییان زنده کرد و جرقهای برای آغاز عصر اکتشاف اروپایی بود؛ دوران طلایی سفر و اکتشاف.
عصر اکتشاف
وقتی دنیای قدیم و دنیای جدید به هم میرسند
اگر قسمتهای قبلی مجموعه مقالات تاریخ سفر را مطالعه کرده باشید حتما یادتان هست که کاشفی به نام اودوکسوس کنیدوسی را معرفی کردیم که در قرن دوم پیش از میلاد زندگی میکرد. او اولین کسی بود که تلاش کرد دور قارهی آفریقا با کشتی سفر کند؛ تلاشی که به نتیجه نرسید و مرگ او را بهدنبال داشت. او سالها پیش از فردی زندگی میکرد که توانست این سفر را با موفقیت به انجام برساند.
واسکو دا گاما (Vasco da Gama) جهانگرد و کاشف پرتغالی در سال ۱۴۹۸ توانست این کار را انجام دهد. او اولین اروپایی بود که توانست آفریقا را دور بزند و به هند برسد. این سفر، یک دستاورد شگفتانگیز و فوقالعاده بود. پیش از این تلاشهای زیادی برای انجام این سفر توسط افراد مختلف صورت گرفته بود اما هیچکدام از آنها نتیجهای نداشت؛ سفرهایی که صدها کشتی غرق شده و هزاران انسان مرده را به جا گذاشت.
برای اینکه بفهمید چرا پرتغالیها و بهدنبال آنها اسپانیاییها، انگلیسیها، فرانسویها و هلندیها مشتاق بودند تا مسیری دریایی از اروپا به آسیا پیدا کنند باید موقعیت و وضعیت جهان در آن دوران را مورد بررسی قرار دهیم.
یک نقشهی پرتغالی از دنیا متعلق به سال ۱۵۰۲
امپراتوری روم غربی مدتهای مدیدی بود که از میان رفته بود و امپراتوری روم شرقی مغلوب عثمانیهای مسلمان شده بود تا جایی که قسطنطنیه توسط عثمانیها در سال ۱۴۵۳ فتح شد؛ واقعهای که به آن سقوط قسطنطنیه (استانبول امروزی) میگویند. در چنین شرایطی، مسلمانان بر منطقهی وسیعی از اروپا تا آسیا تسلط پیدا کرده بودند. همین باعث شده بود که تجارت با خاور دور که شریان حیاتی اقتصاد اروپا بود، گران و خطرناک شود.
در میان همه کالاهای تجاری که از خاور دور میآمد، ادویه سودآورترین کالا بود که طرفداران زیادی داشت. این کالا در اروپای قرونوسطا برای مصارف گوناگونی مورد استفاده قرار میگرفت از جمله آشپزی، پزشکی، ساخت عطر و آیینهای سنتی. پرتغالیها میدانستند که اگر بتوانند مسیری پیدا کنند و مسیرهای زمینی سنتی و دلالان را دور بزنند، میتوانند به جایگاهی عالی در تجارت ادویه برسند و ثروت بی حد و حصر را برای خود تامین کنند.
به این ترتیب بود که عصر اکتشاف آغاز شد. قدرتهای اروپایی برای کشف دنیا تقلا میکردند و در تلاش بودند تا از هم سبقت بگیرند.
دا گاما ( از ۱۴۶۰ تا ۱۵۲۴ میلادی)
همان طور که قبلا ذکر شد، واسکو دا گاما در سال ۱۴۹۸ توانست نام خود را بهعنوان اولین ارپایی ثبت کند که دور قارهی آفریقا سفر کرد و به هند رسید. این سفر پیامدهای بسیار مهمی داشت که وصفناپذیر است. واسکو دا گاما شکاف بزرگی را که در دانش دریانوردی اروپا وجود داشت، پر کرده بود و آغازکنندهی دوران جدیدی از سفر و اکتشاف بود.
همه این سفر تاریخی، تقریبا دو سال طول کشید. در این مدت، واسکو دا گاما از ۴ کشتی، دو کشتی و بیش از نیمی از ۱۷۰ همراه و خدمهی خود را از دست داد. اما با وجود همه این ناکامیها او بهعنوان یک قهرمان به خانه بازگشت و مسیری افسانهای برای تجارت ادویههای هندی پیدا کرده بود.
در دههی بعد پرتغالیها توانستند بیشتر از دا گاما به شرق سفر کنند. این سفر به کشف و فتح جزایر ادویه در اندونزی منجر شد. این جزایر امروزه با عنوان جزایر ملوک شناخته میشوند. واسکو دا گاما علاوه بر همه تواناییهای دریانوردیاش، مردی با رفتاری خشونتآمیز بود. این خشونت او از اشتیاقش برای سلطهی پرتغال بر منطقه نشئت میگرفت. او در مسیرش با هر کسی که رقیب او محسوب میشد یا حتی قصد رقابت هم نداشت، رفتاری ظالمانه نشان میداد. مثلا در یکی از موارد، گروهی از ۴۰۰ زائر غیرمسلح مسلمان را که بهسمت مکه میرفتند متوقف کرد.
بعد از غارت کشتی آنها و زندانی کردن زنان، مردان و کودکان در عرشهی کشتی، همه آنها را زنده زنده با کشتی سوزاند.
کریستف کلمب
در حالی که پرتغالیها در سفرهای آزمایشی بهدنبال پیدا کردن راهی از طریق سواحل آفریقا برای رسیدن به آسیا بودند، اسپانیاییها بهسمت غرب توجه نشان دادند. آنها تمایلی مشابه پرتغالیها داشتند و میخواستند در تجارت ادویه به جایی برسند البته از راهی متفاوت. کریستف کلمب کسی بود که این مسیر را در پیش گرفت.
مطالعه قسمت چهارم