منشأ و زمان پیدایش نوروز، بهدرستی معلوم نیست. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل بازمیگردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است.
زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است که امروزه به آن برابری بهاری یا اکیونوس میگویند. جشن نوروز با تحویل سال یا لحظه برابری اعتدال بهاری آغاز میشود؛ لحظهای که خورشید در سیر ظاهری خود در ابتدای برج حمل، از استوای زمین گذشته و به شمال آسمان میل میکند. در گاهشماری هجری خورشیدی، لحظه تحویل سال، تعیین کننده نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین است.
نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها یعنی تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، کردستان، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکیه، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان تعطیل رسمی است و مردمان آن جشن را برپا میکنند.
در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که گاهشماری هجری خورشیدی به کار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز بهعنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود.
ايرانيان باستان معتقد بودند كه در ايام نوروز، ارواح مردگان به خانهها باز میشوند. به اين جهت مردم بايد خانههای خود را در اين ايام، پاكيزه كنند، فرشهای زيبا بگسترانند و غذای خوب طبخ کنند. آنها از نوروز بهعنوان «ناوا سرِدا» به معنی سال نو یاد میکردند. مردمان ایرانی آسیای میانه در دورههای سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی، بهمعنای سال نو مینامیدند.
اندیشه ایرانی، نوروز را آغاز زندگی میداند و شروع هر پدیده مهمی را بدین روز منسوب میدارد. ایرانیان هر آغازی را جشن میگیرند و نوروز بزرگترین آغاز و بزرگترین جشن، با اصیلترین سنتها و مراسم جاودانه است. گفته میشود جمشید در زمان سلطنت خود در آبادانی ایران و آسایش خاطر مردم از هجوم بیگانگان، نقش بسیاری داشت. در نوشتهها آمده روزی جمشید سفری با تخت زرینش به آسمان (به سوی خورشید) داشت و پس از بازگشت دین را تجدید و آن روز را نوروز نامید.
پس از جمشید، سال به سال بر اهمیت و فراگیری این روز افزوده شد. در زمان هخامنشیان و ساسانیان نوروز بهعنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانههای مردم عامه اجرا میشد. اسطورههای گوناگونی در ایران باستان، درباره این جشن ملی آورده شده است. یکی از این افسانهها، اسطوره زیبای آفرینش است.
اسطوره دیگری نیز آیینهای نوروزی را همراهی میکند، یکی از آنها آیین نیایش به ایزد«رپیتوین» است. «رپیتوین» سرور گرمای نیمروز و ماههای تابستان است و در زمستان، در زیر زمین جای میگیرد و آبهای زیرزمینی را گرم نگاه میدارد تا گیاهان و درختان نمیرند و بهخصوص ریشههای درختان را در برابر یورش سرمای زمستانی پاس میدارد. بازگشت سالانه او در بهار است که نمادی از پیروزی نهایی نیکیها بر بدیها و بهارها بر زمستانها است.
سنگنگارهای در تخت جمشید که نمادی از نوروز زرتشتیان را نشان میدهد. در اعتدال بهاری در روز نخست نوروز، نیرو و توان شیر و گاو در حال نبرد برابر است. شیر نماد خورشید و گاو نماد زمین است.
در برخی از متنهای کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متنها، کیومرث بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شده است. پدیدآوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که: جم (یما) در حال گذشتن از آذربایجان، روی تخت جمشیدی ارگ جمشید در آنجا فرود آمد و با تاجی زرین روی تخت نشست با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نوو جم را جمشید نامیدند.
مهمترین چهرههای اسطورهای مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو پیوندی نزدیک با نوروز دارند. نوروز روز پیروزی بزرگ جمشید بر دیوان است که نماد پلیدیهایی چون سرما، تاریکی، جهالت و خشونت بودند. عروج جمشید و عروج کیخسرو در این روز اتفاق افتاد که تفاسیر گوناگونی را بههمراه دارد.
در این روز جمشید جهان غیب را در جام جهاننما مشاهده کرد. همان جامی که در آن کیخسرو جای بیژن را مشاهده کرد و رستم را بهدنبال او فرستاد. اما حکایت دگردیسی و بازآفرینی سیاوش، حکایتی ویژه است که با روایتهایی مانند آدونیس، پرسفون، ازیریس یا تمرز قابل مقایسه است.
بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان، مجمع عمومی سازمان ملل روز نوروز، با ریشه ایرانی را در تقویم خود جای داد. پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز به پیشنهاد ازبکستان توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، بهعنوان میراث معنوی، به ثبت جهانی رسیده بود. در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دوره جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر بهعنوان «دبیرخانه نوروز» شناخته شد.
در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹ (۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال کانادا نیز اولین روز بهار هر سال را بهعنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای روز ۲۱ مارس برابر با ۱ فروردین را در چارچوب ماده ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح بهعنوان روز جهانی نوروز به تصویب رسانده و در تقویم خود جای داد، طی این اقدام که برای نخستینبار در تاریخ این سازمان صورت گرفت، نوروز ایرانی بهعنوان یک مناسبت بینالمللی به رسمیت شناخته شد.
منطقهای که در آن جشن نوروز برگزار میشد، امروزه شامل چند کشور میشود و همچنان در این کشورها جشن گرفته میشود. برخی آیینهای نوروز در این کشورها با هم متفاوتند. برای نمونه در افغانستان سفره هفتمیوه میچینند؛ اما در ایران سفره هفت سین میاندازند. شباهت و نزدیکی آیینهای نوروز در جمهوری آذربایجان به آیینهای نورز ایران بیش از دیگر کشورهاست.
کردها نیز این جشن را در فاصله میان ۱۸ تا ۲۱ مارس جشن میگیرند. به نظر کردها قیام کاوه آهنگر و پیروزی او بر ضحاک را جشن نوروز نامیدهاند. در هنگام نوروز، کردها با گردهمایی در بیرون شهرها، به استقبال بهار میروند. در این گردهماییهای نوروزی، زنان کرد لباسهای رنگین پوشیده و شالهای پرزرقوبرق بر سر مینهند. مردان جوان کرد نیز پرچمهای سبز و زرد و سرخ را برافراشته و با رقص و پایکوبی گرد آتش، نوروز را پاس داشته و زنده نگاه میدارند.
همچنین نوروز در میان اعراب جنوب عراق رایج است و در روز نوروز آنها به سبزهزارها و مناطق سرسبز میروند. بهخصوص دیدار از ایوان مداین در این روز از جمله برنامههای اعراب جنوب و شرق عراق است.
در ایران ۴ روز نخست فروردین که مصادف با شروع نوروز است، تعطیل رسمی است. این تعطیلات برای مدارس تا سیزده نوروز ادامه دارد.
آیینهای نوروز
نوروز مجموعهای از جشنها و مناسبتها است. جشنهای سال نو یا جشنهای نوروزی در ایران برنامههای متعددی دارد که ابتدا با چهارشنبهسوری شروع میشود. بعد از جشن چهارشنبه سوری آخرین پنجشنبه رفتن به مزار و آرامگاه تازه درگذشتگان است. سومین برنامه که بیشتر در خراسان جنوبی رایج است مراسم الفه است. این مراسم نیز در آرامگاهها و قبرستانها یا مساجد برگزار میشود و بیشتر برای تکریم و احترام به مردگان است در این مراسم شیرینی و کیکهای محلی (قطاب- نان شیری - گعک) بههمراه سبزه در سفره گذاشته میشود. اما آیینهای اصلی نوروز عبارتاند از:
خانهتکانی
افروختن آتش
رسم افروختن آتش، از زمانهای کهن در برخی مناطق علاقهمند به نوروز متداول شده است. در ایران، جمهوری آذربایجان و بخشهایی از افغانستان، این رسم بهصورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبهسوری نام دارد. در کردستان در روز نوروز مراسم آتش نوروزی انجام میشود. پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است. همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بامها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است.
سفرههای نوروزی
در بسیاری از نقاط ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفتسین پهن میشود. در این سفره، هفت چیز قرار میگیرد که با حرف س آغاز شده باشد؛ مثل سیر، سنجد، سمنو، سیب و... به هفتسینی که چیده میشود معانی خاصی نسبت دادهاند. مثلا سیب را نماد زیبایی و تندرستی، سنجد را نماد عشق و محبت، و سکه را رزق و روزی گفتهاند.
در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار میگیرد، از جمله؛ کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد. چیدن سفرهای مشابه با استفاده از میوه خشک شده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است. علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است. در جمهوری آذربایجان، عدد هفت اهمیتی ندارد و روی سفرههای نوروزی خود، آجیل قرار میدهند.
لباس نو و پاک نوروزی
یکی از ضروریات عید نوروز لباس نو و حمام رفتن بوده است، مردان و زنان قبل از فرارسیدن نوروز به حمامهای زنانه یا مردانه میرفتند و شلوغترین روزهای گرمابهها، همان چند روز سال نو بود. در گرمابههای قدیمی که معمولا با چوب و هیزم در گرخانه (آتش خانه) آب داخل خزانه را که روی دیگهای بزرگ قرار داشتند گرم میکرد، حمامیها لازم بوده که یک ذخیره ویژه چوب و هیزم را برای روزهای نوروز ذخیره کنند.
در قدیم معمولا لباس قومی و ملی هر منطقهای در ایران متفاوت بود. بهخصوص هر قبیله و ایل ممکن بود نوع کلاهی که بر سر میگذاشتند متفاوت باشد و در نوروز لباس قومی معمول بوده است در بیشتر مناطق ایران یک شنل بهشکل عبا مردها بر دوش میانداختهاند. امروزه رئیسجمهوری افغانستان از این شنل برای اعیاد رسمی استفاده میکند. از دوره رضا شاه پوششهای متفاوت قومی که بعضاً نشانههایی از تفاخر همراه داشت برچیده شد و لباس سراسری ایران استاندارد کت و شلوار و کلاه فرنگی رسمیت یافت.
غذاهای نوروزی
در قرون گذشته بسیاری از خانوادهها سالی فقط یک بار میتوانستند پلو بخورند و آن هم شب نوروز بود. شب نوروز، همه مردم یا اکثراً پلو یا چلو خورشت میخوردند. از این پلوی نوروزی برای فقرا، سلمانی (آرایشگر) و حمامی (مسئول آتش حمام) و برای کدخدای و روحانی (معلم سنتی) محل پیشکش میبردند؛ و آنها با حجم زیادی از پلو روبهرو بودند و ناچار بودند آنها را خشک کرده و در آینده استفاده کنند.
یکی از متداولترین غذاهایی که به مناسبت نوروز پخته میشود، سمنو (سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این غذا با استفاده از جوانه گندم تهیه میشود. در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند، این غذا طبخ میشود. در برخی از کشورها، پختن این غذا با آیینهای خاصی همراهاست. زنان و دختران در مناطق مختلف ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان سمنو را بهصورت دستهجمعی و گاه در طول شب میپزند و درهنگام پختن آن، سرودهای مخصوصی میخوانند. برای نمونه در افغانستان، در یکی از مشهورترین ترانهها، این بیت به تکرار خوانده میشود:
سمنک در جوش ما کفچه زنیم دیگران در خواب ما دف چه زنیم
پختن غذاهای دیگر نیز در نوروز مرسوم است. برای مثال، سبزیپلو با ماهی را در شب عید و شیرینیهایی مانند نان نخودچی تناول میشود. در افغانستان سبزی چلو با ماهی، در تاجیکستان باج، در ترکمنستان نوروزبامه، در قزاقستان اویقی آشار و در بخارا نیز انواع سمبوسه پخته میشود. بهطور کلی پختن غذاهای نوروزی در هر منطقهای که نوروز جشن گرفته میشود، مرسوم است و هر منطقه غذاها و شیرینیهای مخصوص به خود را دارد.
دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنتهای نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن میگیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است. روز نوروز با بازدید و دیدار اقوام و خویشان شروع میشود. این سالها معمولا در شهرهای کوچک رفتن به آرامگاه شهدا و بازدید از خانواده شهدا نیز رسم شده است.
حتی اگر کسی پول هم نداشته باشد، مبلغی از دیگران قرض میکند و برای خود و بستگان و خانوادهاش لباس و کفش نو تهیه میکند. زیرا معتقدند کسی که سال نو را با لباس کهنه آغاز کند، از خوشیهای تازه سال جدید بیبهره خواهد ماند.
طبیعتگردی
مردم ایران در روز ۱۳ فروردین، به مکانهای طبیعی مانند پارکها، باغها، جنگلها و مناطق خارج از شهر میروند. این مراسم سیزدهبهدر نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه است. مراسم سیزدهبهدر در مناطق غربی افغانستان، از جمله شهر هرات نیز برگزار میشود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملاً کسب و کار خود را تعطیل میکنند. مردم این منطقه، همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری میکنند.
علاوه بر این، ساکنان کابل، در طول دو هفته اول سال جدید، برای گردش بههمراه خانواده به مناطقی که در آنها گل ارغوان میروید، میروند.
یکی دیگر از آیینهای نوروز که در آسیای میانه و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گلگردانی و بلبلخوانی است. گل گردانها از دره و تپه و دامنه کوهها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرارسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده میدهند.
نوروزخوانی
نوروز خوانی یا بهار خوانی یا نوروزی، گونهای از آواز خوانی است که در گذشته در ایران رواج داشته است. در حال حاضر رواج اینگونه آواز خوانی بیشتر در استانهای مازندران و گیلان است.
در نوروز خوانی، افرادی که به آنها نوروز خوان گفته میشود، پیش از آغاز فصل بهار، بهصورت دورهگردی به شهرها و روستاهای مختلف میروند و اشعاری در مدح بهار یا با ذکر مفاهیم مذهبی بهصورت بداهه یا از روی حافظه میخوانند. این اشعار بیشتر به زبانهای طبری و زبان گیلکی است.
در همین روز:
- تبديل واحد پول ايران از قِران به ريال و چاپ اولين اسكناس توسط بانک ملی ايران (۱۳۱۱ شمسی)
- تنظيم ماههای هجری بر اساس تاريخ خورشيدی در ايران (۱۳۱۴ شمسی)
- عيد نوروز و آغاز سال هجری شمسی
- حركت اولين قطار مسافربری از تهران به اهواز و آغاز بهرهبرداری راهآهن سراسری ايران (۱۳۱۸ شمسی)
- امضای قرارداد امنيت و استقلال بين افغانستان و انگليس (۱۹۰۵ میلادی)
- روز جهانی مبارزه با تبعيض نژادی (۱۹۶۶ میلادی)
- روز ملی و استقلال «ناميبيا» (۱۹۹۱ میلادی)
- روز جهانی زمين
- روز جهانی شعر