سفالگری در میبد سابقهی زیادی دارد. در لابهلای خشتهای بزرگ نارین قلعه که متعلق به دوران ساسانی است، قطعاتی از خرده سفالهای رنگی دیده میشود.
در گذشته كارگاههای سفالگری میبد، متفرق و دور از هم بودند و دامنهی آنها تا محلهی مركزی ميبد (بشنيغان) میرسيد. حدود ۴۰ سال پيش در زمان ايجاد مركز بهداشت ميبد، كورههای سفالسازی درون دروازه قرار داشتند؛ اما از آن زمان به بعد برای رعايت مسائل بهداشتی كارگاهها به بيرون از دروازه منتقل شدند و به جايی كه اكنون به «كرخانه» معروف است منتقل شدهاند. به مجموعه كارگاههای متمركز سفالسازی ميبد كرخانه گفته میشود.
كارگاهها هر كدام زيربنای صد تا هزار مترمربع دارند. سفالگران به طور مشترک از خاك رس اين منطقه استفاده میكردند. اساتيد گذشتهی اين صنعت بيشتر و عميقتر از نسل فعلی به كار خود و نقشی که ترسیم میکردند توجه نشان میدادند. هر يك از استادان اين فن علامتی مخصوص به خود داشتند که در جايی از سفال خويش رسم میكردند و هركس سوادی داشت نام خود را روی سفال مینوشت تا اگر سفال عيب و ايرادی، چه از نظر شكل و چه از نظر رنگ و نقش و لعاب داشت مسئوليت آن متوجه سازندهاش باشد، به همین دلیل اساتید قدیمی این فن نهايت سعی و دقتشان این بود که کیفیت کار خود را بهبود ببخشند.
در ميبد سفال به دو شکل كلی توليد میشود:
- سفالی كه مادهی اصلی آن گل رس است.
- سفالی كه مادهی اصلی آن خاكی است موسوم به خاك سفيد كه تركيبی از «كوارتز»، «كائولن» و «سيليس» است.
سفال نوع اول نیز دو نوع است: سفيدوار و رنگينهوار.
سفيدوار نوعی سفال ساده و بدون رنگ است. كوزهها و گلدانها از اين نوع سفال هستند. سفال رنگينهوار، همانطور كه از نام آن مشخص است، سفالی رنگین است. خمرههای كوچك و بزرگ از اين نوع سفال هستند.
نوع ديگری از سفال نیز در ميبد توليد میشود كه به آن «كاشی» يا «نانی» (مخفف نايينی) میگویند.
مراحل تهيهی سفال نوع اول
در حال حاضر خاكهای پيرامون كارگاهها، چسبندگی لازم را برای سفالگری ندارند و برای سفالسازی مناسب نيستند. سفالگران خاك رس را از مسافتی دورتر میآورند و قبل از هر چيز كلوخهای آن را میكوبند تا آب را راحتتر جذب کند. پس از آنكه گل تقریبا آماده شد، آن را ورز میدهند. گل ورز داده شده را میتوان ۵ تا ۱۰ روز و گاهی تا ۱۵ روز نگه داشت و از آن استفاده کرد.
بعد از اينكه گل آماده شد آن را چانه چانه میكنند و چانهها را جداگانه يكی پس از ديگری روی سنگ مسطحی مانند سنگ آسياب ورز میدهند.
دستگاه سفالسازی از يك سطح چوبی و دايره مانند با محوری عمودی تشکیل شده است. در گذشته كوزهگران با ضربات پا، سطح دايره مانند و به دنبال آن محور عمودی را به حركت در میآوردند. پس از آنكه چانهی گل را روی این محور میگذاشتند با حركات مداوم دست، آن را به شکل مورد نظر در میآوردند. اكنون گرداندن سطح مذكور و محور با استفاده از نیروی برق انجام میشود.
پس از آنكه سفالگر چانههای گل را با استفاده از دستگاه به شكل دلخواه درآورد، آنها را در آفتاب میگذارد تا خشک شوند. وقتی سفالينهها اندكی خشك شد، اگر جزو سفيدوارهها باشد، نقشی روی آن میزنند كه نقش سوزنی نام دارد. در غير اين صورت ظرف را با لعاب از پیش آماده شده میپوشانند. اکنون سفال برای پخته شدن آماده است. ظروف به ترتيبی خاص و به صورت مطبق در كوره چيده میشود تا سفال خام به شکل يكنواخت حرارت ببيند.
مراحل تهيهی محصولات كاشی
مادهی اصلی اين صنعت خاك سفيد است كه سفالگران به آن سنگ سيليس میگويند. اكنون سنگ مورد نیاز كارگاهها معمولا از قزوين تامين میشود. سنگ سيليس را ميسايند و برای جلوگيری ازتركخوردگی سفال، مقداری گرد شيشه نيز به آن اضافه میکنند. اين گونه سفالها را دو بار داخل کوره میگذارند. بعد از بیرون آوردن و سرد شدن سفالينهها روی آنها نقش میزنند.
برای رنگآميزی سفال در ميبد از شيوهی «زيررنگی» استفاده میکنند. پس از رنگآمیزی نوبت به لعاب دادن میرسد. لعاب هر دو نوع سفال از شيشه تهيه میشود. پس از خرد كردن و ساییدن شيشه، مقداری آب و كتيرا و گاهی برادههای مس به آن اضافه میکنند. این محلول را به شکل مایعی غلیظ درآورده و استفاده میکنند. بعد از لعاب دادن مجددا سفالينهها را در كوره میچينند. پس از ۱۲ ساعت سفالها آمادهی عرضه میشوند.
رنگها و نقشها
در گذشته تهيهی رنگ برای رنگآمیزی سفالها كار سخت و زمانبری بوده است. در حال حاضر سازمان صنايع دستی، رنگ مورد احتياج سفالگران را تأمين میكند. رنگهايی كه امروزه در آرايش سفالينهها استفاده میشود كلا شيميايی و شامل رنگهای آبی، سبز، سياه و قرمز است.
نقشهای سفالينهها
نقشهای متفاوتی بر سفالینهها رسم میشود که از میان آنها این موارد را میتوان نام برد:
نقش ماهی، خورشيد خانم، مرغك يا چغورگ، چيت، كمر، زلف عروس، كوه دار، طاق نصرت، تاج، محرماتی ساده و غيرساده، كوهگ، پيچ دوقلمه، سوزنی، چاديشوگ (چادرشبی)، پنجه فرسی، لوزی، كرمانی، مشهدی، قندی يا قندگ، كله قوچی، خانيوگ، تختهای و كنده تختهای، بازوبندی، اسبسوار که از میان آنها طرحهای ماهی، خورشيد خانم، چيت، مرغک (گنجشك) بیشتر رایج است.
یکی از مهمترین نقوشی که روی سفالهای میبد به چشم میخورد تصویر خورشید است که در واقع از خورشید درخشان مناطق حاشیهی کویر الهام گرفته شده و با صورت زن نقاشی میشود که اصطلاحا «خورشید خانم» نامیده میشود.
نقوش این سفالها در واقع بازتاب محیط زندگی و آرزوها و خواستههای سازندگان آنها است. این نقوش بیشتر با رنگهای آبی، سبز، زرد و خطوط ظریف سیاه نقاشی میشود و از اصالت و زیبایی خاصی برخوردار است.
محصولاتی نیز در گذشته در کارگاههای سفال میبد ساخته میشدهاند که امروزه از چرخهی تولید این کارگاهها خارج شدهاند؛ اشیاء و ظروفی چون چراغ پا، نفتدان، چراغ گلی، ناودان، سنگ منقل، دواتدان، قالب قند، کاسه جوه (جام) برای نورگیری سقف حمام، انواع سوتکهای سفالین به شکل گاو و مرغ و...
امروزه محصولاتی چون كشك ساب، تغار، قلك، انواع خمره (دوره)، ليوان، شمعدان و گلدانهای ساده و لعابدار، كاسه، بشقاب، کوزه و... هنوز هم تولید و عرضه میشوند.
موزهی سفال میبد
موزهی سفال ميبد در مجموعهی آبانبار حاج علی محمد در زمينی به مساحت ۵۰۰ مترمربع و با زيربنای ۲۵۰ مترمربع در ميبد قرار دارد که در آن بيش از ۱۰۰ قلم اشيای سفالی دوران مختلف از جمله انواع ظروف، سرويسهای سفال روميزی و سفالهای قديمی برای نمایش در معرض دید علاقهمندان گذاشته شده است. این آبانبار متعلق به دورهی قاجار است. قديمیترين اثری كه در اين موزه به نمایش گذاشته شده، كوزهای سفالين متعلق به دورهی مادها است. باستانشناسان اين کوزه را از محوطههای باستانی ميبد پیدا کردهاند.
موقعيت ويژهی اين آبانبار در مسير گردشگری ميبد از مهمترين دلايل مرمت اين آبانبار جهت احياء و تبديل آن به موزهی سفال ميبد است.
عکسها از خبرگزاری مهر