بیگانگان و منطقه فوق سری ۵۱ (بخش اول)
تا اینجا با شما همراه شدیم و سری به ترسناکترین نقاط زمین زدیم. داستانها و افسانهها را مرور کرده و پای صحبت شاهدان عینی نشستیم. اما در این بخش از گردشگری وحشت به سراغ ترسی متفاوت میرویم؛ ترس از موجودات فضایی و البته با شما همراه خواهیم شد در گشت و گذاری پر رمز و راز در میان اسناد و مدارک سازمان جاسوسی آمریکا “CIA”.
مقصد گردشگری امروزمان را نه ارواح و اشباح، که دروغ و واقعیت تسخیر کرده است. منطقهای مرموز در دل بیابانهای "ایالت نِوادا" (Nevada) که گفته میشود محل آزمایشهای سری روی سفینهی موجودات بیگانه یا خود این موجودات بوده و چه بسا تا امروز ادامه داشته است.
مجموعه مقالات گردشگری وحشت به معرفی بهترینهای دنیای ترس و هیجان پرداخته و بدون هیچگونه پیشداوری، تنها به بیان مدارک و مستندات موجود در رابطه با این مکانها میپردازد. ما صحت و سقم این داستانها را تأیید نکرده و تنها در مقام معرفی، داستان هرکدام را برای شما بازگو میکنیم. قضاوت با شما است که این داستانها را بپذیرید یا خیر.
برای دههها، پایگاه ارتش ایالات متحده که در ۶۱ کیلومتری شمال "لاس وگاس" واقع شده، یکی از عجیبترین رازهای این سیاره را در دل خود مخفی کرده است. اینجا که به نام "منطقهی ۵۱" (Area 51) شناخته میشود، بهصورت معمول و از دیرباز مکانی ایدئال برای مطرح کردن تئوریهای توطئه پیرامون حضور یوفوها (UFO) یا همان سفینهی موجودات فضایی است. ظاهرا اسناد، مدارک و جزئیات مهمی در همین رابطه بهصورت اطلاعات محرمانه و طبقهبندی شده توسط ارتش این کشور نگهداری میشوند. بهعلاوه نمونههای اولیه از هواپیماهای جاسوسی نیز در این پایگاه مورد آزمایش قرار میگیرند. مکانی که موجودیت آن برای مدتها از سوی ایالات متحده نفی شده و اساسا دولت وانمود میکرد حتی از وجود چنین مکانی کاملا بیخبر است. اما در اوت سال ۲۰۱۳، حفاظی که برای مدتهای مدید واقعیتهای پنهان "منطقه ۵۱" را در برگرفته بود، دستکم اندکی به کنار رفته و جزئیاتی مختصر به اطلاع عموم رسید.
"جفری ریچلسن" (Jeffrey T. Richelson)، محققی از واشنگتن که در مرکز بایگانی اسناد ملی فعالیت میکرد، با تصور امن بودن اطلاعات، دست به افشای شماری از اسناد مرتبط با این پایگاه زد. او مدارک طبقهبندی نشدهای بهدست آورده بود که در آنها به نقش نیروی هوایی در توسعه و استفاده از هواپیماهای سری جاسوسی همچون " U-2" و “OXCART” در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اشاره میکرد. در این مدارک به کرّات از "منطقه ۵۱" نام برده شده بود که ظاهرا توسط سازمان جاسوسی بهعنوان مکانی برای بررسی و آزمایش نمونههای فوق سری و محرمانه مورد استفاده قرار میگرفت. اینگونه که به نظر میرسید این مکان بهدلیل انزوا و دورافتادگی توسط نیروی هوایی و سازمان دفاع انتخاب شده و حتی در میان مدارک به دست آمده یک نقشه از مکان تأیید شده این پایگاه نیز موجود بود.
اما این افشای دیرهنگام، نتوانست آن گونه که باید و شاید، شایعات پیرامون این منطقه را متوقف کرده و به اصطلاح آبی بر آتش اشتیاق عمومی بریزد. این فرضیه از مدتها قبل در جهان بدون مرز اینترنت، برنامههای رادیویی و تلویزیونی و فیلمهای علمیتخیلی مطرح شده بود که مکانی سری وجود دارد، جایی که محققان دولتی سرگرم بررسی سفینههای فضایی بیگانگان هستند. حتی گفته میشد آنها در تلاشند تا از طریق زیست فرازمینی، بیگانگان را همانندسازی کنند. از سوی دیگر اشاره میشد فیلم تقلبی فرود روی ماه در سال ۱۹۶۹ نیز در همین پایگاه گرفته شده است، اما همان گونه که شاید خود شما هم تصورش را داشته باشید، دولت از ادای هرگونه توضیحی در این مورد شانه خالی کرده و چیزی را مورد تصدیق قرار نداد.
"آنی جِیکابسن" (Annie Jacobsen) در کتاب خود پیرامون این پایگاه سری در سال ۲۰۱۱ چنین نوشت:
"منطقهی ۵۱، یک معما و راز سر به مهر است. انسانهای اندکی از آنچه آنجا میگذرد مطلع هستند و میلیونها نفر دیگر دوست دارند بیشتر در مورد آن بدانند."
در این مجال ما به اطلاعات موجود و در دسترس فعلی در مورد این مکان مرموز خواهیم پرداخت. البته از آنچه انتظارش را داریم صحبت کرده و سعی میکنیم تکههای این پازل را تا حد ممکن در کنار هم قرار دهیم.
منطقه ۵۱ از نظر مختصات جغرافیایی در عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۱۴ دقیقه شمالی و طول جغرافیایی ۱۱۵ درجه و ۴۸ دقیقه غربی قرار گرفته است. تنها با تایپ نام این منطقه در گوگل مپ، میتوان به نمایی خوب و عالی از آن دسترسی داشت.
در طول سالیان متوالی، عمده اطلاعات پیرامون این مکان تقریبا از همگان مخفی نگه داشته شده است. تصاویر ماهوارهای این ناحیه بهصورت روتین از اطلاعات مدنظر دولت پاک میشوند. در سال ۱۹۷۳ فضانوردی از "ایستگاه فضایی اِسکای لَب" (Skylab) محتاطانه تصویری هوایی از "منطقه ۵۱" تهیه کرد. هر چند بر اساس اسناد طبقهبندی نشده موجود، CIA ترتیبی داد تا تصویر مذکور سانسور شود، همچنین از نمایش عمومی آن جلوگیری کرد.
اما در سال ۲۰۰۰، یک کاوشگر شوروی تصاویر دیگری به دست آورده و آن را توسط "فدراسیون دانشمندان آمریکا" (FAS) منتشر کرد. این مجموعه تصاویر که در وبسایت این فدارسیون قرار داده شد، نشان میدهد ظاهرا امکانات این منطقه از دهه ۱۹۶۰ در حال گسترش بوده است، بهطوری که اکنون دارای ساختمانها و یک باند فرود جدید است. از آن تاریخ و بهویژه از زمان حضور "گوگل ارث" (Google Earth)، دستکم این مکان قابل رویت شده است.
بستر خشک "دریاچهی گروم" (Groom Lake) مرز این پایگاه است. در غرب آن منطقهی آزمایش هستهای نوادا (NTS) قرار گرفته و نزدیکترین شهر به این مکان "ریچل" (Rachel) نام داد که در ۴۰ کیلومتری شمال پایگاه واقع شده است. خود محوطه حدود ۹۰ هزار جریب (۳۶ هزار هکتار) را اشغال کرده که پایگاه روی آن ساخته شده است. همه آنچه از این پایگاه قابلمشاهده است شامل یک آشیانهی هواپیما، یک پایگاه حفاظتی، تعداد آنتن رادار، تعدادی ساختمان، یک سالن غذاخوری، ساختمان اداری، باند فرود و پناهگاههای متعدد است. این پناهگاهها بهصورت مخفی ساخته و طوری طراحی شدهاند که در صورت عبور ماهواره از فراز پایگاه، بتوان به سرعت هواپیما را به زیر آنها حرکت داده و از دید ماهواره مخفی کرد.
بسیاری ادعا میکنند آنچه در سطح این منطقه قابل رؤیت است، تنها نوک کوه یخ است. در واقع بخش قابل توجهی از آن، در زیر زمین مخفی شده است. آنها باور دارند که بقیه امکانات، ساختمانها و تجهیزات در هزارتویی پرپیچ و خم و در قسمت زیرین پایگاه ساخته شدهاند.
برخی میگویند این پایگاه زیرزمینی ۴۰ طبقه دارد و توسط مسیر راهآهن زیرزمینی به پایگاههای دیگری در "لس آلاموس" (Los Alamos)، "وایت سندز" (White Sands) و لس آنجلس مرتبط است. از سوی دیگر گروهی با شک و تردید به این اظهارات نگاه کرده و به سرعت اشاره میکنند که وجود چنین دم و دستگاه عریض و طویلی، بیشک به نیروی کار قابل توجهی هم نیازمند است. در ضمن برای ساخت مسیر راهآهن باید چندین تن خاک از زیر زمین خارج شود که دستکم بالاخره باید جایی ریخته شده باشد و البته عملیات احداث هم نیاز به مقادیر قابل توجهی بتن و دیگر تجهیزات و مواد ساختمانی دارد، ازاینرو چنین فرضیهای از نظر عقلانی قابل قبول نیست.
اما این سوی پرچین و به دور از اطلاعات مهم و ذیقیمت، افکار عمومی به واقع چیزی نمیدانند، چراکه دولت به دقت مراقب است که همه چیز را در مورد این منطقه مخفی نگه دارد.
اینکه بگوییم دسترسی به پایگاه محدود شده، بهنوعی کتمان حقیقت است. پایگاه و فعالیتهای آن در رده بالای امنیتی قرار داشته و به دقت طبقهبندی شدهاند. انزوا و دورافتاده بودن این مکان کمک میکند فعالیتهای سری بهراحتی و دور از نگاه مراقب رادارها انجام شوند. همان گونه که پیشتر اشاره کردیم، این منطقه درست در نزدیکی "مرکز امنیت ملّی نوادا" قرار گرفته که قبلا “NTS” نامیده میشد، جایی که آزمایشهای هستهای در آنجا انجام میگرفت. برای ورود و بازدید از این مکان، فرد به اجازهنامههای مخصوصی نیازمند است که از طرف بالاترین ردههای ارتش یا سازمان اطلاعات صادر شده باشد.
در واقع سازمانهای دولتی نهایت سنگاندازیهای لازم را انجام دادهاند تا مطمئن شوند اشخاص بهسختی قادر به بازدید از داخل "منطقه ۵۱" خواهند بود. برای سالها، نقشهبرداران از ساختمانهای اصلی دور نگاه داشته شده و زمانی که داخل پایگاه نیروی هوایی بودند، مسیر منتهی به ساختمانها هرگز به آنها نشان داده نشد. حتی امروزه اطراف این ناحیه تا هزاران جریب با چشماندازی بیابانی احاطه شده و نیروی هوایی مالکیت این زمینها را در اختیار گرفته است تا این پایگاه و فعالیتهای آن را کاملا از چشمان جستجوگر دور نگاه دارد.
برای سالها، با بالا رفتن از نقاط مرتفع اطراف همچون “White Sides Peak” یا “FreedomRidge” میشد نگاهی هر چند مختصر به این منطقه داشت، اما این مناطق خیلی زود به تصرف دولت در آمد. امروز برای دیدن هر چیز ممکن، باید دل و جرأت به خرج داده و از "قلّه تیکابو" (Tikaboo) بالا رفت که در ۴۲ کیلومتری این پایگاه واقع شده است. شب هنگام از آنجا میتوان دیدی هر چند مختصر به باند فرود داشت؛ وقتی چراغها روشن شده و هواپیماهای آزمایشی از زمین برمیخیزند، اما این نما تنها چند دقیقه طول میکشد، بهمحض برخاستن هواپیما، چراغهای باند فرود هم خاموش شده و دوباره تاریکی این منطقه را در خود فرو برده و از نظر پنهان میکند.
هر کسی در این منطقه مشغول به کار است، چه نظامی و چه افراد غیرنظامی، باید سوگندنامهای را امضا کنند که آنها را ملزم میکند هرآنچه میبینند و میشنوند، برای همیشه مخفی نگاه دارند. ساختمانها فاقد پنجره هستند تا افراد را از کنجکاویهای معمول پیرامون آنچه به حوزهی کاری آنها مربوط نیست، دور نگاه دارند. گزارشهایی در دست است که نشان میدهند گاهی تیمهای مختلف بهصورت همزمان روی پروژههای یکسان کار میکنند، اما ناظرین هرکدام علیرغم این تشابه، از توجه به کار تیم دیگر پرهیز کرده و وانمود میکنند چیزی در این مورد نمیدانند. زمانی که موعد آزمایش یک هواپیمای سری جدید فرا میرسد، مأموران به تمام کارمندانی که نقشی در انجام این آزمایش ندارند، دستور میدهند تا اتمام آزمایش و بازگرداندن هواپیما به داخل آشیانه، در محل کار خود و داخل دفاتر باقی بمانند.
این باور وجود دارد که این منطقه بخشی از "پایگاه هوایی ادواردز" (Edwards) در کالیفرنیا یا "پایگاه هوایی نلیس" (Nellis) در نوادا است، هر چند خلبانان این دو پایگاه، اجازهی پرواز بر فراز این منطقه را ندارند. اگر خلبانی از این قوانین تخطی کند، بلافاصله پرواز تمرینی او کنسل شده و باید به پایگاه خود باز گردد، حتی در این ناحیه مناطقی وجود دارند که در صورت پرواز غیرمجاز بر فراز آنها، خلبان با خطر حضور در دادگاه نظامی، خلع درجه و حتی رفتن به زندان مواجه است.
از نظر زمینی نیز محدودیتهای زیادی برای ورود افراد اعمال شده است. اطراف این منطقه حصارکشی نشده، اما تابلوهای اخطار متعددی در گوشه و کنار آن نصب شده است که به افراد در مورد عواقب ورود غیرقانونی به این محل هشدار میدهند. در صورت اصرار به تجاوز به حریم پایگاه، حتی ممکن است جریمه نیز برای افراد در نظر گرفته شود. در مواردی علامتهای هشداردهندهای دیده شده است که اعلام کردند مأموران محافظتی حق دارند حتی با توسل به زور مردم را از تجاوز به حریم این منطقه منع کنند. شایعاتی پیرامون کشته شدن چند نفر هنگام ورود به این ناحیه شنیده میشود، ولی بعید است ضابطان قانونی تا این حد خشونت از خود نشان داده باشند.
در نزدیکی مرز "منطقه ۵۱" افرادی در لباس غیرنظامی و سوار بر پاترول گشت میزنند. این افراد تنها به رصد محیط اطراف بسنده کرده و در صورت روبهرو شدن با موارد مشکوک، کلانتر و پلیس محلی را در جریان میگذارند. گاهی اوقات حتی از هلیکوپتر هم بهعنوان نیروی پشتیبانی کمک گرفته شده تا هرچه سریعتر جلوی متجاوزان گرفته شود. اما کلا ترجیح بر این است که حتیالمقدور، مشکلات احتمالی با رفتار دوستانه و بدون درگیری و خشونت رفع شوند. همچون دیگر مناطق امنیتی و نظامی، در اینجا هم به کسی اجازه داده نمیشود که از این منطقه عکس یا فیلم تهیه کند.
از سوی دیگر ادعا میشود در اطراف پایگاه سنسورهای حرکتی کار گذاشته شده است تا کوچکترین تحرکی نیز از نظر دور نماند. دقت این سنسورها به حدی است که میتواند بهخوبی بین انسان و حیوان تفاوت قائل شود. بهخصوص بهدلیل اینکه پایگاه در منطقهی حفاظت شده قرار گرفته و حیوانات وحشی نیز در آن حدود رفت و آمد دارند، این مسئله حائز اهمیت است. بهعنوان مثال یکی از اهالی محلی "ریچل" به نام "چاک کلارک" (Chuck Clark)، در جستجوی خود در این منطقه چندین بار موفق به کشف سنسور شد، اما FBI بلافاصله او را متهم به خرابکاری کرده و به او هشدار داده شد سنسورهای گمشده را باز گرداند یا خطر پرداخت جریمه را بپذیرد. کلارک از بازگرداندن یکی از این سنورها سر باز زد، اما در عین حال پذیرفت که جستجو در این ناحیه را متوقف کند.
تا اینجا شما را با این منطقه مرموز اندکی آشنا کردیم. شاید این پایگاه یکی از سریترین مکانهای این کره باشد. اما چرا تا این حد قوانین رازداری و مخفیکاری در مورد آن اجرا میشود؟ این همه سختگیری برای چیست؟ و این منطقه چه ارتباطی با مسئله "مزرعهی رازول" (Roswell) دارد؟
در دنباله این مطلب، به این پرسشها پاسخ خواهیم داد. پس همچنان ما را در کجارو همراهی کنید.