هرآنچه باید درباره شیراز بدانید
زندگی
علیرضا شاپور شهبازی در سوم شهریور سال ۱۳۲۱ خورشیدی، در شیراز، شهری که به آن عشق میورزید، به دنیا آمد. او که فرزند هفتم خانواده بود، در همان دوران کودکی مادرش ملیحه را از دست داد. پدرش حاجی ابراهیم شهبازی، از زمینداران و باغداران معروف شیراز بود که طبعی شاعرانه داشت. اشعار حافظ، سعدی و شاهنامه را از زبان پدرش فرا گرفت. چنان به شاهنامه علاقهمند بود که با خط کودکانه از روی نسخه شاهنامه رونویسی کرد تا در صورت از بین رفتن نسخه اصلی نمونهای برای خود داشته باشد. شاپور نخست شاهنامه را نزد عمویش خواند و چنانکه در دیباچه کتاب «درباره فردوسی» هم میگوید در فاصله سنی ۱۳ تا ۱۹ سالگی سراسر شاهنامه را دوبار نزد پدرش به پایان رسانده بود. دوره دبستان و سیکل را در مکتب قصرالدشت شیراز گذراند و دوران دبیرستان را در دبیرستان حکمت به پایان برد که در آن زمان مهدی حمیدی شیرازی مدیر آن بود. شهبازی در سال ۱۳۵۵ با خانم ترزا لوئیس کریستنسن ازدواج کرد و تنها فرزند او، رودابه، در سال ۱۳۶۱ (۱۹۸۲ میلادی) در آلمان به دنیا آمد. آنها در سال ۱۳۶۷ از یکدیگر جدا شدند و شهبازی در ۱۳۷۳ با خانم فریده کریمی ازدواج کرد.
تحصیلات
شهبازی پس از اخذ دیپلم، در رشته تاریخ و جغرافیا در دانشگاه شیراز ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸ میلادی) با رتبه اول مدرک کارشناسی تاریخ گرفت، سپس با استفاده از بورس شاگرد اولی برای ادامه تحصیل راهی لندن شد و در سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰ میلادی) در رشته باستانشناسی آسیای غربی از دانشگاه لندن مدرک کارشناسی ارشد گرفت. سپس به ایران بازگشت و در دانشگاه شیراز به تدریس پرداخت. در سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰ میلادی) بار دیگر عازم لندن شد و در دانشگاه لندن در مقطع دکتری، در رشته باستانشناسی ایران هخامنشی به تحصیل خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۲ (۱۹۷۳ میلادی) مدرک دکتری دریافت کرد. او در سال ۱۳۶۱ (۱۹۸۳ میلادی) نیز مدرک پسادکتری خود را در رشته تاریخشناسی ایران از دانشگاه گوتینگن دریافت کرد.
شهبازی به زبانهای انگلیسی و آلمانی مسلط و با زبانهای فرانسوی، یونانی، عربی و آرامی نیز آشنا بود و از میان زبانهای باستانی ایران بهویژه به زبان فارسی باستان تسلط کامل داشت.
فعالیتهای علمی
شهبازی پس از بازگشت به ایران، در مدت کوتاهی (۸ یا ۹ ماه) در سال ۱۳۵۲ (۱۹۷۳–۱۹۷۴) ریاست بخش تاریخ موزه ملی ایران را بر عهده داشت و در همان زمان در دانشگاه تهران نیز درس تاریخ و تمدن ایران باستان میداد. سپس به شیراز بازگشت و در مؤسسه آسیایی شیراز به تدریس پرداخت. او در ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ میلادی) بنیاد تحقیقات هخامنشی را بنیانگذاری کرد و تا سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹ میلادی) علاوه بر تدریس در مؤسسه آسیایی، ریاست بنیاد را نیز بر عهده داشت. گذشته از این محققان و علاقهمندان تاریخ هخامنشیانی را راهنمایی می کرد که از سراسر جهان برای بازدید از تخت جمشید به شیراز میآمدند. او در همین دوران دو کتاب معروف خود «شرح مصور تخت جمشید» و «نقش رستم» را به چهار زبان فارسی، انگلیسی، آلمانی و فرانسه نوشت.
ایشان سخت به تاریخ باستانی ایران دلبسته بود و به آن افتخار میکرد. او در اوایل انقلاب در برابر اشخاصی ایستاد که بـا بولدرز قـصد خرابی آرامگاه کورش کبیر در پارساگاد را داشتند. ایشان هـمراه مردم محلی که چندی هم مسلح بودند جلوی آرامگاه کورش رفته و مانع کار آنها شد.
او همچنین در دانشگاههای تهران، هاروارد، کلمبیا، گوتینگن و اورگن شرقی، درسهای تاریخ هنر، تاریخنگاری، تاریخ باستان، زنان جهان کلاسیک و تاریخ خاورمیانه را تدریس میکرد.
شهبازی با برخی مراکز پژوهشی از جمله دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و مرکز نشر دانشگاهی همکاری نزدیک داشت. او مشاور مرکز نشر و عضو هیئت نویسندگان مجلههای باستانشناسی و تاریخ و نامه ایران باستان، از مجلههای ادواری مرکز، بود. در سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱ میلادی) که «بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد» تاسیس شد، دکتر شهبازی به مقام مشاور عالی علمی آن برگزیده شد.
جوایز و افتخارات
پرفسور شهبازی در طول زندگی علمی خود جوایز و افتخارات بسیاری را بهدلیل کارهای علمی خود کسب کرده است که برخی از آنها عبارتاند از:
- برنده جایزه بهترین کتاب سال ایران در سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰ میلادی) برای کتاب جهانداری کوروش بزرگ؛
- جایزه هوشنگ پورشریعتی انجمن مطالعات خاورمیانه (میسا) برای زحمات ایشان در زمینه تاریخ گذشته ایران در سال ۱۳۸۴؛
- عضو بنیاد الکساندر فون هومبولت بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۳، آلمان غربی؛
- عضو برجستهٔ هیئت علمی دانشگاه اورگن شرقی در سال ۲۰۰۵.
درگذشت
دكتر شهبازی طی سالهای آخر عمرشان هر تابستان به ايران میآمد و غالبا در شيراز در كنار خانواده خود و تخت جمشيد میماند. گاهی به تهران میرفت و با برخی مراكز پژوهشی از جمله مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامی و مركز نشر دانشگاهی همكاری نزديک داشت.
دكتر شهبازی در ۱۳۸۴/۲۰۰۵ از دانشگاه اُرگُن شرقی بازنشسته شد و سرانجام پس از يک سال مبارزه نفسگير با غول سرطان در ۲۴ تيرماه ۱۳۸۵، ژوئیه ۲۰۰۶ در همان جا چشم از جهان فروبست. پيكرش را به ايران آوردند و چنان كه خود وصيت كرده بود، در جوار حافظ شيراز به خاک سپردند. پس از درگذشت دكتر شهبازی، در وبگاه دانشگاه اُرگن شرقی چنين نوشتند:
پروفسور شهبازی انسانی فداكار بود و همه توان خود را وقف مهمترين علايق زندگانیاش، يعنی خانواده، كشور و تحقيقات علمیاش كرد افزون بر هوش سرشار، به داشتن ارادهای استوار، اخلاقيات نيكو، شوخطبعيی دوستداشتنی، دلسوزی و گشادهدستی بلندآوازه بود. او جنتلمنی واقعی بود.
دکتر تورج دریایی در مورد دوره بیماری ایشان چنین میگویند:
از زمانی که دکتر شهبازی با سرطان دسـتوپنجه نـرم میکردند، من با ایشان در تماس بودم و جویای حال ایشان. دکتر شهبازی از این موضوع میرنجید که نمیتوانست بهمدت طولانی کار کند و مطالعات خود را به پایان برساند. از من خواسته بود در نبود او تصحیحات ایشان را بر متن تاریخ ساسانی ایشان کـه در حـقیقت توضیحات عالمانه ایشان بر تاریخ طبری بود و قرار است به فارسی در نشر دانشگاهی به چاپ برسد دنبال کنم. ایشان همچنین در حال به اتمام رسـاندن تاریخ ساسانی به زبان انگلیسی بودند که نمیدانم سـرانجام آنچه خواهد شد.
پس از درگذشت دکتر شهبازی، سازمان میراث فرهنگی در ۲۶ مردادماه ۱۳۸۵ مراسم بزرگداشتی در محل این سازمان در خیابان آزادی برگزار کرد که در آن علاقهمندان و دوستان بهویژه باستانشناسان دوستدار او درباره اندیشهها، کارها و سجایای اخلاقی او سخن گفتند. همچنین در پنجم شهریورماه همان سال به مناسبت چهلمین روز درگذشت دکتر شهبازی، به همت بنیاد پژوهشی پارسه ـ پاسارگاد، نشست علمی در تخت جمشید برگزار شد که در آن صاحبنظران آخرین تحقیقات خود را در زمینه باستانشناسی و تاریخ و تمدن ایران عرضه کردند. مقارن این نشست (شهریور ۸۵) نخستین شماره خبرنامه بنیاد پژوهشی پارسه ـ پاسارگاد، ویژهنامه زندهیاد شهبازی نیز منتشر شد.
دیدگاهها درباره او
تورج دریایی میگوید:
دکتر شهبازی همیشه به من تذکر میداد، یادم نرود که اول من یک ایرانی هستم و بعد یک محقق و در قبال تاریخ و فرهنگ این کشور مسئولام؛ با این حال هرگز دید شوونیستی و نژادپرستانه و غیرمعقول درباره ایران باستان نداشت. جای بسی تأسف است که چنین دانشمند برجستهای را از دست دادهایم.
منصور رستگار فسایی در مراسم چهلمین روز درگذشت شاپور شهبازی گفت:
شهبازی سالهای طولانی به تحصیل و مطالعه در داخل و خارج ایران پرداخت که نتیجه آن ارائه مقالات و کتب بسیار است. تلاش وی به شناسایی ایران در دنیا منجر شد، شناختی که وی از ایران به دنیا داد تا آن روز بیسابقه بود.
کامیار عبدی درباره روش تحقیق شهبازی میگوید:
آقای شهبازی یکی از معدود مورخان ایرانی بودند که با روششناسی تاریخ و تاریخنگاری، آشنایی علمی و تحصیلات آکادمیک داشتند و در کارهایشان برخلاف خیلی چیزهایی که در ایران و خارج از ایران درمیآید، این نکته مشهود است. ایشان نهتنها با منابع مکتوب ایران، بلکه منابع غربی و منابعی که از یونان و روم باستان درباره ایران به دست آمده بود، آشنایی کامل داشتند و همه آنها را در کارهایشان به کار میبردند.
محمدحسین طالبیان پس از درگذشت شاپور شهبازی در مراسم بزرگداشت ایشان گفت:
بیگمان درگذشت زود هنگام ایشان، ضایعهای جبرانناپذیر برای جامعه فرهنگی کشور و شیفتگان تاریخ و هویت ایران شمرده خواهد شد.
آثار
ایشان بزرگترین محقق ایرانی تاریخ ایران باستان در دنیا بود. دکتر شهبازی تنها ایرانی بود که در مجله تاریخ باستان آمریکا مقاله نوشت و در مجلات اروپایی و فارسیزبان مقالات عالمانهای به چاپ رساند. ایشان یکی از فعالترین استادان در زمینه تاریخ پیش از اسلام ایران بود و ۱۸ کتاب در این زمینه به زبانهای فارسی، انگلیسی، آلمانی و فرانسوی به رشته تحریر درآورد و ۱۸۰ مقاله نیز در زمینه تاریخ، فرهنگ، هنر و زبان ایران منتشر کرد که مقالههای بسیاری از وی در دانشنامه ایرانیکا قرار گرفتهاند.
از جمله آثار او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- کورش بزرگ: زندگی و جهانداری بنیادگذار شاهنشاهی ایران
- کتاب راهنمای مستند تخت جمشید
- کتیبههای تختجمشید
- بناهای ایرانی-لایسین
- کتاب فردوسی؛ یک بیوگرافی انتقادی
- شرح مصور نقش رستم
شهبازی همچنین با مراکز پژوهشی و تولیدکننده مستند، همکاریهای مختلفی را داشته است و بهعنوان میهمان در برنامههای مستندهای شبک دیسکاوری شرکت میکرد.
همراهان عزیز کجارو برای دیدن تمام مقالات ایرانشناسان صفحه اختصاصی آن را در کجارو دنبال کنید.