معنی ضرب المثل فارسی؛ کوه به کوه نمی رسه ولی آدم به آدم می رسه
تاریخچه ضربالمثل کوه به کوه نمیرسه، ولی آدم به آدم میرسه
در زمانهای قدیم، دو روستا در نزدیکی هم وجود داشته است که هر کدام در دامنهی کوهی قرار داشتند و به نامهای بالاکوه و پایین کوه معروف بودند. گفته میشود که چشمهی آب خنکی، روستای بالاکوه را سیراب میکرد و به روستای پایینکوه ختم میشد. این چشمه آب مزارع کشاورزی هر دو دهکده را سیراب میکرد و از اهمیت بالایی برخوردار بود. یک روز حاکم روستای بالا کوه تصمیم میگیرد اراضی دهکدهی پایین کوه را در اختیار خودش بگیرد.
جلسهای ترتیب میدهد و همهی مردم روستا را دعوت میکند و با صدایی رسا به آنها میگوید که این چشمه داخل دهکدهی ما قرار دارد و دلیلی ندارد که ما آب را به صورت رایگان در اختیار روستای پایینکوه قرار دهیم! مردم هم با حرفهای او موافقت کردند و تصمیم گرفتند که مسیر آب را به دهکدهی پایینکوه ببندند.
چند روز بعد، اهالی روستای پایین کوه متوجه شدند که حاکم دهکدهی بالا کوه، جلوی مسیر آب را بسته است و آب به سمت روستایشان نمیآید. این خبر را به حاکمشان گزارش دادند و به همراه او به روستای بالا کوه رفتند و از او خواستند که از ورود آب به روستایشان جلوگیری نکند. کدخدای روستای بالاکوه به خواستهی آنها توجهی نکرد و به آنها گفت که اگر میخواهید آب را بر شما مسدود نکنم باید زیر دست من باشید، وگرنه به همین منوال از رسیدن آب به روستای شما جلوگیری خواهم کرد و باید قبول کنید روستای بالا کوه حاکم شما است و شما باید از من اطاعت کنید و این دو کوه هیچ زمانی به هم نخواهند رسید. اهالی دهکدهی پایین کوه وقتی سخنان حاکم بالا کوه را شنیدند، عصبانی شدند و به دهکدهی خود بازگشتند.
مدتی از این جریان گذشت و روزی حاکم پایینکوه برای حل این مشکل راهی را پیدا کرد و دستور داد تعدادی چاه درست کنند. مردم روستا هم از فرمان او اطاعت کرده و چندین قنات حفر کردند. بعد از چند روز کار چاهها به اتمام رسید و باز هم آب وارد روستایشان شد و خوشحالی را به اهالی آنجا هدیه داد. وجود این قناتها باعث شد چشمهی روستای بالاکوه به مرور زمان خشک شود. مردم بالاکوه، هم متوجه خشک شدن چشمه و هم ساختن قناتهای متعدد در سرتاسر ده پایینکوه شدند و به کدخدایشان اطلاع دادند.
حاکم بالاکوه که راهی جز تسلیم شدن نداشت به دهکدهی پایین کوه رفت و به ارباب آنجا گفت ساختن قنات باعث شده چشمهی آب روستای ما خشک شود و مردم ما به شدت از بیآبی رنج میبرند. از شما خواهش میکنم اجازه بدهید از آب چاههای شما استفاده کنیم.
حاکم پایین کوه نیشخندی زد و به او گفت این خواستهی شما نشدنی است و آب از پایین به سمت بالا حرکت نمیکند و اگر یادت باشد گفتی کوه به کوه نمیرسد. حق با تو بود و این دو کوه هرگز به هم نمیرسند، ولی آدم به آدم میرسد.
از آن زمان تا به امروز اگر کسی در حق کسی نامردی کند، این ضربالمثل را برایش به کار میبرند
کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد.