درخت سرو ؛ نماد استقامت و پایداری ایران
سرو ایرانی بهعنوان نماد استقامت و سرفرازی ایرانیان بیان میشود. سرو در تصویرگریهای پس از ورود اسلام به ایران بهشکل سرشکسته دیده میشود. گفته میشود اینگونه تصویرگری از سرو در نقاشیهای این دوره نشان از این دارد که اعراب به این وسیله در پی نشان دادن از بین رفتن صلابت ایرانیان پس از حمله به ایران بودهاند. بهطور کلی در تمامی هنرهای تجسی ایرانی و پارچه بافی نماد سرو کاملا دیده میشود.
یکی از درختهای سرو کهن ایران که به دستور خلیفه عباسی قطع شد سرو کشمر بوده در این مقاله توضیحاتی از سروهای کهن ایران آورده شده است.
نشان سرو در نقشبرجسته های تخت جمشید
درخت سرو از درختانی است که ریشه در فرهنگ ایرانی داشته و جایگاه ویژهای در میان مردم دارد.
نشان سرو با عنوان جقه در پارچههای ارزشمند ایران چون ترمه
نمونهای از تاثیرات شکل سرو در آیین های مذهبی ایران
این درخت بهعنوان یک درخت همیشه سرسبز و استوار حتی در سرما پایداری میکند. درخت سرو از هزاران سال پیش در ایران کاشت شده است و یکی از نمونههای کهنسال این درخت، سرو کشمر بوده است که کاشت آن را به دست زرتشت دانستهاند.
شهرستان بَردَسکَن از شهرستانهای استان خراسان رضوی است. مرکز این شهرستان شهر بردسکن است. بر اساس روایتی در محلی که اکنون کاشمر خوانده میشود.
«بین گشتاسب کیانی و زرتشت پیامبر دیداری روی داده است، چون گشتاسب کیانی، دین بهی را پذیرفت، زرتشت نخستین آتشگاه خود را در قلمرو حکومت کیانی پی ریخت و در جلو در این آتشکده، درخت سروی را که تبار بهشتی داشت، با دست خویش کاشت تا همین سرو را بر ایمان شاه گواه بگیرد بر هر برگ این سرو نام گشتاسب نقش بسته بود و چون درخت بالا گرفت، شاه نیز بر گرد سرو مینوی، تالار بزرگی ساخت تا نگهدار حرمت سرو باشد. »
سرو کهنسال شهرستان مهریز
کشمر در ۳۱ هجری قمری، به دست مسلمانان افتاد. پیروان زرتشت که حاضر به پذیرش جزیه نبودند، در نیمه دوم سده ۸ میلادی، در حالت جنگ و گریز، این ناحیه را ترک کردند و خود را به بندر جاسک، و دریای مکران (دریای عمان) رسانده سپس با گذشتن از دریای مکران به کرانههای گجرات از جمله بندر سورات و بمبئی رفتند.
بیشتر بخوانید:
- سواحل مکران؛ مقصد گردشگری دریایی بینظیر در ایران
اکنون نیز نمونههای کهنسال دیگری از درخت سرو در جاهای دیگر ایران همچنان استوار است که مهمتر از همه، سرو ابرکوه یزد است که کهنسالترین سرو جهان به شمار میرود.
یکی از مکانهای بینظیر و نادر سروهای کهنسال ایران بیش از ۲۲ اصله سرو ۲۶۰۰ ساله در استان ایلام است که آنها را به نام سروهای زربین میشناسند. این سروها بهعلت عدم ثبت و ناشناخته ماندن و در پی سوزانده شدن و بریده شدن در معرض نابودی هستند. این درختان سرو کهنسال، در روستای «بانسول» در بخش «چوار» از توابع شهرستان ایلام جای دارند.
به غیر از سوزانده شدن به دست مردم، گردوغبار و خشکیدگی و همچنین بریدن شاخ و برگهای درختان سرو ایلام، باعث نابودی شماری از این درختان شده است.
درختان سرو سه هزار ساله در ایلام
سرو زرتشت
سرو کشمر یا سرو مقدس زرتشت درختی بوده که طبق باور زرتشتیان به دست زرتشت کاشته شده بود. این درخت بسیار زیبا و بزرگ بود و مورد ستایش مردم و شهرت آن به متوکل خلیفه عباسی رسید. خلیفه دستور به قطع آن داد و پیشنهاد زرتشتیان آن شهر که ۵۰ ه سکه طلا برای قطع نکردن آن درخت بود مورد قبول واقع نشد و آن را قطع کرده و برای خلیفه به بغداد بردند. یک روز قبل از رسیدن درخت به بغداد، متوکل به قتل رسید و این مطابق پیشگویی زرتشت بود که به زرتشت نسبت میدهند که گفته بود هر که این درخت را قطع کند، کشته خواهد شد.
این سرو در زمان قطع شدن بیش از ۱۴۰۰ سال عمر داشت. سرگذشت سرو کشمر، سروی که روایت بود پیامبر باستانی ایران، اشو زرتشت آن را با دست خود در زمین کشمر کاشته است، چراکه حکیم فردوسی در مورد آن میفرماید:
یکی شاخ سرو آورید از بهشت بدروازه شهر کشمر بکشت
در کتاب دانشنامه مزدیسنا نوشته انوشه روان دکتر موبد جهانگیر اشیدری چنین آمده است:
گویند اشو زرتشت، دو درخت سرو به طالع سعد در دو محل به دست خود کاشت، یکی در دهکده کشمر (از روستاهای شهرستان بردسکن) و دیگری در دهکده فریومد از روستاهای توس (طوس) خراسان به مرور این درخت بلند و ستبر و پرشاخ شده و دیدن آن موجب شگفتی بینندگان میشد. چون وصف این سروها در مجلس متوکل عباسی، خلیفه عهد، بیان شد، او که مشغول به عمارت در جعفریه سرمن رای، مشهور به سامره بود به خاطرش افتاد که آن سرو را قطع کرده، به بغداد بیاورند.
یکی سرو آزاده را زردهشت به پیش در آذر اندر بکشت
نبشتش بر آن زاد و سرو سهی که پذرفت گشتاسب دین بهی
فرستاد هرسو به کشور پیام که چون سرو کشمر به گیتی کدام
زمینو فرستاد زی من خدای مرا گفت از اینجا به مینو گرای
کنون جمله این پند من بشنوید پیاده سوی سرو کشمر روید
در کتاب ثمارالقلوب خواجه ابومنصور ثعالبی چنین میگوید:
این دو درخت سرو کشمر و سرو فریومد گشتاسب ملک فرمود تا بکاشتند. متوکل علیالله جعفربن المعتصم خلیفه را این درخت وصف کردند و او بنای جعفریه آغاز کرده بود. نامه نوشت به عامل نیشابور خواجه ابوالطیب و بامیر طاهربن عبدالله بن طاهر که باید آن درخت (سرو کشمر) ببرند و بر گردون نهند و به بغداد فرستند و جمله شاخهای آن در نمد دوزند و بفرستند تا درودگران در بغداد آن درخت راست باز نهند و شاخها به میخ به هم باز بندند چنان که هیچ شاخ و فرع از آن درخت ضایع نشود تا وی آن ببیند آنگاه در بنا به کار برند. پس گبرگان (زرتشتیان) جمله جمع شوند و خواجه ابوالطیب را گفتند ما پنجاه هزار دینار زر نیشابوری خزانه خلیفه را خدمت، کنیم در خواه تا از این بریدن درخت درگذرد چه هزار سال زیادت است تا آن درخت کاشتهاند و این در سنه اثنتین و ثلاتین و مأتین بود و از آن وقت که این درخت کشته بودند تا بدین وقت هزار و چهارصد و پنج سال بود، و گفتند که قلع و قطع این مبارک نیاد و بدین انتفاع دست ندهد. پس عامل نیشابور گفت متوکل نه از خلفا و ملوک بود که فرمان وی ردّ توان کرد.
بعد از این دستور خلیفه، فردی که مأمور اجرای این حکم شد از استاد درودگری در نیشابور که به حسین نجار معروف بود و بسیار در کار خود توانا بود درخواست کرد این کار را انجام دهد زمان زیادی را صرف کردند تا بتوانند ارهای مناسب برای بریدن این درخت تهیه کنند بهطوری که مساحت ساقهی درخت به گفتهی نویسنده بیست تا بیست و هفت تازیانه بود و هر تازیانه از دستهی تیغهی آن نا نوک تازیانه به ذرع شاه یعنی از نوک انگشت تا آرنج شاه (حدودا نیم متر) بوده است؛ بنابراین ۲۷ ذرع اندازهی محیط این درخت حدودا ۱۳متر بوده است.
بهطوری که در سایهی این درخت هزاران گوسفند جای میگرفته و نیز بسیاری از پرندگان در آن لانه داشتند و زمانی که این درخت فرو افتاد لرزه شدیدی شد و نیز بسیاری از قنوات را تخریب کرد و تمام پرندگان که در آن لانه داشتند به آسمان پرواز کردند. پانصد هزار درهم هزینه شد تا این درخت را به جعفریه مکان حکومت خلیفه ببرند. در آن شب غلامان متوکل را کشتند و قصد جان متوکل را کردند به این ترتیب متوکل خلیفهی عباسی نتوانست این درخت را ببیند .
اینچنین گفته شده بود که اگر کسی دستور به بریدن یکی از این دو سرو دهد یا ریشه آن را ببیند (آن را قطع کند) بلافاصله خواهد مرد و متوکل نیز به دست غلامانش کشته شد.
در روستای کشمر منارهای است به نام مناره علی آباد کشمر که هنوز نیز باقی است.
سالها پیش، مرزبان خسرویان پیرو گفته برخی از افراد محل آن را آرامگاه زرتشت دانست که صحت آن به ثبوت نرسیده است، البته چنین حدسی نیز در مورد مزارشریف واقع در افغانستان زده میشود.
در اطراف و اکناف ایران، بهویژه نقاط ییلاقی، درخت های کهنی است که مردم آن را هزار ساله و شاید بیشتر میدانند و آنها را جمشیدی میگویند.
اهمیت درختان بهخصوص درختان چنار و سرو چنان بوده که کاشتن درخت در ایران جنبه اعتقادی دارد، و جزو ثوابهای بزرگ به شمار میآمد.
سنتی که پس از اسلام هم ادامه یافت و هنوز هم ادامه دارد. روز ۱۵ اسفند را سالیان سال است که با عنوان جشن درختکاری میشناسیم و در این روز میکوشیم با طبیعت آشتی کنیم. سنتی که بنیان آن منسوب است به پیامبر و اندیشمند بزرگ ایران، اشو زرتشت. او با دست خود درخت سروی در شهر کشمر غرس کرد که سالیان سال پس از او هم این سرو زیست تا آنکه در دوره خلفای عباسی به درخت کهنسال و مقدسی بدل شده بود که مورد نذر و نیاز مردم ایران قرار میگرفت. شهرت این سرو را همان طور که توضیحش داده شد خلیفه عباسی تاب نیاورد و دستور داد تا آن را از بن در آورند.