سرگذشت زبان فارسی در هند
تاریخ پیوند ایران و هند به هزاران سال پیش برمیگردد. تاریخنگاران مینویسند وقتی حدود ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد، تیرههای آریایی از دره خیبر وارد سرزمینهای ایران و هند شدند، روابط فرهنگی و زبانی این دو کشور آغاز شد. چندین سده زبان رسمی و ادبی این سرزمین پهناور نیز فارسی بوده و همین امر بر نزدیکی هرچه بیشتر دو سرزمین افزود.
زبان فارسی توسط : ۱- مهاجران؛ ۲- ادیبان و شعرا؛ ۳- صوفیان؛ ۴- لشکریان و حکام در هند نفوذ پیدا کرده است.
زبان و ادب فارسی در هند سابقه دیرینهای دارد. درباره پیشینه رواج زبان و ادب پارسی در شبه قاره از مدارک تاریخی چنین برمیآید که در سده سوم هجری، برای نخستین بار هندوان فرصت یافتند تا با فارسیزبانان آشنایی دقیق پیدا کنند. پس از حمله سلطان محمود غزنوی به هندوستان در اوایل سده پنجم هجری زبان فارسی با ورود سپاهیان محمود در شبه قاره گسترش مییابد. البته نباید سهم صوفیان را که مبلغان اصلی اسلام و زبان فارسی بودند، فراموش کرد. بزرگ صوفیانی چون هجویری، خواجه معینالدین چشتی، شیخ بهاءالدین زکریا مولتانی، سیداشرف جهانگیر سمنانی، سیدعلی همدانی و... که با گفتار و کردارشان بر خیل مسلمانان و فارسیزبانان افزودند.
حکومت پادشاهان مسلمان، بهویژه پادشاهان پارسیگوی هندوستان در سراسر شبه قاره را هم نباید از یاد برد، زیرا آنان با حمایت و پشتیبانی فراوان خود از علما، دانشمندان، سرایندگان، ادیبان، هنرمندان و سایر فرهیختگان موجب شکوفایی و رونق زبان فارسی شدند. زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی و امیر خسرو دهلوی و اقبال لاهوری و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند.
برخی از خاندانهای امرای نواحی مختلف هندوستان مانند پادشاهان اودر در لکنهو و امرای بهوپال و خاندان نظام دکن و خاندان والاجاهی مدراس و حتی امرای میسور از جمله تیپوسلطان اهتمام فوقالعادهای در پرورش ادب فارسی داشته و حتی تاریخ تیپو سلطان را به زبان فارسی نوشتهاند.
با تأسیس امپراتوری مغول هندوستان زبان فارسی به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد. رسمیت یافتن زبان فارسی بهعنوان زبان دین، سیاست، ادب و هنر در شبه قاره موجب شد که علاوه بر پدید آمدن آثار فراوان فارسی در آن سرزمین توسط اهالی شبه قاره یا ایرانیان و دیگر مهاجران، بهویژه در زمینههای تاریخ، فرهنگ، دستور، یادنامه (تذکره) و انشاء آثار بزرگان شعر و ادب و عرفان ایران زمین مورد پروا و پذیرش دانشوران و متفکران قرار گیرد و درباره آنها پژوهش یا به زبانهای گوناگون بومی سرزمین هند و پاکستان ترجمه شود.
فرهنگ واژگان فارسی هند
از اواخر قرن هشتم به بعد دانشمندان هند به لغات فارسی و اصطلاحات شعری بیش از ایرانیان توجه کردند، زیرا دوازده فرهنگ فارسی مربوط به اواخر سده هشتم تا آخر سده دهم را پارسیگویان هندوستان گردآوری کردند. از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. فرهنگ جهانگیری به سال ۱۰۱۷ که بهترین و جامعترین فرهنگ فارسی است. مؤلف آن جمال الدین حسین انجوی شیرازی یکی از امراء دربار اکبر شاه و فرزند و جانشین او جهانگیر شاه بود.
۲. برهان قاطع تألیف محمد حسین متخلص ببرهان که سال پایان تالیفش ۱۰۶۲.
۳. دیگر فرهنگ رشیدی تألیف عبدالرشید الحسینی از مردم سند است.
۴. دیگر بهار عجم تألیف تیک چند متخلص به بهار است. در ۱۱۵۲ به اتمام رسیده و شامل الفاظ مرکب و اصطلاحات فارسی است.
۵. انجمن آراء ناصری تألیف رضاقلی هدایت از رجال نامی سلطنت ناصرالدین شاه قاجار که به سال ۱۲۸۸ پایان یافته و در همان سال هم چاپ سنگی خورده است. این فرهنگ بر اساس برهان قاطع نوشته شده و دو بار به چاپ سنگی رسیده است.
۶. غیاثاللغات تألیف محمد غیاثالدین رامپوری که چهارده سال رنج برده و کتاب خود را در سال ۱۲۴۲ بپایان رسانده است.
۷. فرهنگ آنندراج؛ آنندراج فرمانروای شهرستان ویجینگر واقع در جنوب هند این فرهنگ را نوشته است. مؤلف محمد پادشاه متخلص بشادد بیرراجه آنندراج و مردی دانشمند و شاعر بوده است.
پیشینه چاپ کتاب و روزنامه فارسی در هند
چاپ فارسی در شرق از هندوستان آغاز شد. در هند نخستین ماشین چاپ برای چاپ فارسی را چارلز ویلکینز، دانشمند زبانشناس، ساخت. این ماشین با خط نستعلیق کار میکرد. نخستین فرهنگ دو زبانه فارسیانگلیسی در هند به سال ۱۷۸۰ با عنوان «A compendious vocabulary English and Persian» نوشته فرانسیس گلادوین با این دستگاه به چاپ رسید و در سال ۱۷۸۱ نخستین کتاب فارسی چاپ شده در هند با عنوان «انشای هرکرن» با آن چاپ شد. خاورشناسانی که در کمپانی هند شرقی کار میکردند به کشورداران سفارش میکردند که چون هندوها و مسلمانان گرایشی به پذیرش فرهنگ نوین غربی ندارند بهتر است دست به آراستن و نیروبخشی به مظاهر تمدنهای موجود در شبه قاره بزند. کمپانی نیز به این راهبرد روی آورد تا جای که هزینههای کلان برای چاپ کتابهای فارسی پرداخت، از جمله تخصیص ۲۰۰۰ پوند برای چاپ کامل دوره آثار ابوعلی سینا، اما این دوران طلایی در هفتم مارس ۱۸۳۵ با روی کار آمدن حکمران جدید سر چارلز ترولیان به پایان رسید. او اعلام کرد که دیگر بودجهای برای چاپ و رواج دادن زبان شرقی اختصاص نخواهد یافت و بهتر است هندیان سرگرم ادبیات و هنر اروپایی شوند. با این همه چاپ کتابهای فارسی در هند ادامه یافت و سده نوزدهم را تبدیل به یکی از درخشانترین سدههای چاپ کتابهای فارسی کرد.
روزنامهنگاری فارسی در هند قدمتی بیش از روزنامهنگاری فارسی در ایران دارد. از سال ۱۸۲۱ هندیها چاپ روزنامههای فارسی را آغاز کردند. هند مرکز مهم چاپ روزنامههایی بود که آزادیخواهان و روشنفکران ایرانی مقیم هند منتشر میکردند. تا آغاز جنگ جهانی اول از مجموع حدود ۴۷ روزنامهای که خارج از ایران به زبان فارسی منتشر میشد، هندوستان با ۱۹ روزنامه مقام نخست را داشت. در سال ۱۸۴۶ همزمان ۶ روزنامه فارسی به هواداری از جنبش مشروطیت ایران در هند چاپ میشد.
گنجینههای عظیم کتب خطی فارسی
انبوهی از کتب خطی فارسی که بهدلیل بیتوجهی یا عدم امکانات نگهداری یا پوسیده و از بین رفتهاند یا در حال نابودی هستند.
مجموعه کتابهای خطی فارسی در کتابخانههای هند حدود صد هزار نسخه تخمین زده میشود و شاید بزرگترین ذخیرهای باشد که از کتابهای خطی فارسی در جهان وجود دارد.
نسخههای خطی در هند عموما رو به نابودی است. از یک سو آب و هوای نامساعد و بهشدت شرجی آنها را بهتدریج از بین میبرد، بهگونهای که نه قابل استفادهاند و نه قابل مرمت و بازسازی و با اندک تماس دست پودر میشوند. از طرف دیگر سوداگران بینالمللی به ذخایر مکتوب اسلامی هند هجوم برده و نسخههای نفیس هنری و کهن علمی و اسلامی را از هند خارج میکنند و بهعلت فقر فراگیر در هند شماری از نسخههای معروف از کتابخانهها سرقت و به خارج هند منتقل شده است.
سنگنوشتهها
از آثار زبان فارسی که هنوز هم در سراسر هند مشهود است، قبر نوشته ها است. از مهمترین این آثار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. آرامگاه تاج محل در جهان سمبل عشق شناخته میشود. در داخل آرامگاه یا درگاه تاج محل قبر شاه جهان و ارجمند بانو وجود دارد که با سنگ مرمر یکپارچه تزیین شده است. کنار سنگ مرمر قبر سمت راست به خط فارسی رایج دوره صفویه نوشته شده است: «مرقد منور ارجمند بانو بیگم مخاطب به ممتاز محل متوفی سنه...».
۲. کنار سنگ گور شاه جهان نوشته شده: «مرقد مطهر اعلیحضرت فردوس آشیانی صاحبقران ثانی شاه جهان طاب ثراه سنه ۱۰۷۶ ق».
۳. زر نوشتهها و اشعار ایوان خاص قصر قلعه اگرا شاه جهان و تختگاه سیاه.
۴. قصر اکبر شاه اگرا نوشتهها و اشعار ایوان و دیوارهها و سنگ نوشتهای با نام پنج تن آل عبا به خط نست (نستعلیق).
۵. سنگ نوشتههای فارسی درگاه جهانگیر.
۶. نوشتههای قبر تاج محل ممتاز محل یا ارجمند بانو بیگم، همسر ایرانی شاه جهان از پادشاهان فارس زبان سلسله گورکانی.
۷. بر لوحه سنگ مزار نور جهان و جهانگیر این شعر نورجهان حک شده است:
«درمزار ما غریبان نی چراغی نی گلی نی پر پروانه سوزد نی سراید بلبلی»
۸. روی مزار جهان آراء (دختر شاه جهان) در درگاه خواجه نظامالدین دهلی این بیت نگار شده است:
«بغیر سبزه نپوشد کسی مزار مرا که قبرپوش غریبان همین گیاه بس است»
استعمار انگلیس
زبان فارسی پیش از آنکه هندوستان مستعمره انگلستان شود، دومین زبان رسمی این کشور (در دوره گورکانیان زبان رسمی) و زبان فرهنگی و علمی بود. چون زمام امور از دست مسلمانان به دست انگلیسیها افتاد، ایشان نیز در آغاز ناگزیر شدند از زبان فارسی برای امور رسمی و دیوانی بهره گیرند. در دوران حكومت انگلیسیها بهطور طبیعی به زبان انگلیسی توجه بیشتری میشد، اما فارسی را در كنار انگلیسی به كار میبردند. همچنین بعضی از زبانهای بومی هند نیز برای ارتباطات اهمیتی یافتند، اما در سال ۱۸۳۲ با زور انگلیسی را جایگزین فارسی کردند و چارلز تری ویلیان در سال ۱۸۳۶ زبان انگلیسی را بهجای زبان فارسی رسمیت داد. بدینگونه زبان فارسی با وجود آنكه زبان بیان آثار خلاق علمی و ادبی به شمار میرفت و در تمام مراحل آموزش در برنامهها گنجانده میشد تا حد یک زبان درج دوم تنزیل كرد و همسطح زبانهای كهن سانسكریت و عربی شد و با گذشت زمان اردو جای فارسی را گرفت.
مراکز زبان و ادب فارسی در هند
زبان فارسی در بیش از ۶۰ دانشگاه، دانشکده یا ترکیبی از آنها توسط ۱۷۰ استاد تدریس میشود. در حال حاضر در بیش از ۵۰ دانشگاه هند زبان و ادبیات فارسی تدریس میشود و در چندین دانشگاه این کشور نیز بخش مستقل زبان فارسی وجود دارد. دانشگاههای علیگر، دهلی، جواهر لعل نهرو، جامعه ملی اسلامی، کشمیر، لکهنو، بنارس، پاتنا، بوپال، عثمانیه، بمبئی، گوهاتی، بی آرامبیدکر (مظفرنگر) و مگد از دانشگاههایی هستند که گروه مستقل زبان فارسی دارند. مراکز تحقیقات زبان فارسی نیز در دانشگاههای علیگر، مولانا آزاد، پاتنا، مالیر کوتلا و احمدآباد نیز فعالیت دارند.
زبان فارسی برای هندیها زبان خارجی و تنها یک زبان نیست، بلکه یک فرهنگ است، اما متأسفانه زبان فارسی در شبه قاره هند آخرین نفسهای خود را میکشد و برای نجات آن کاری صورت نمیگیرد. گرچه دیگر نمیتوانیم آرزو کنیم زبان فارسی در هند جایگاه قبلی خود را دو مرتبه به دست بیاورد، امیدواریم هندیها که مدتها تاریخ خود را به زبان فارسی مینوشتند این مسیر را به بهترین وجه دنبال کنند.