در دوران قاجار، سفر در ایران به چهار شکل انجام میشد که دو شکل اول آن از زمانهای قدیم رواج داشت و نوع سوم و چهارم، از اوایل قاجاریه رایج شده بود.
سفر با کاروان یا مکاری
این نوع سفر بهصورت گروهی و با سرعت کم بههمراه کاروانهای تجارتی یا کاروانهای مسافرتی که توسط چاروادارها هدایت میشد، انجام میگرفت. سفر در روز انجام میشد و هر روز معمولا یک منزل یا شش فرسخ معادل ۳۶ کیلومتر، راه طی میشد و شب را در مکانی استراحت میکردند و روزهای بعد، سفر را به همین ترتیب ادامه میدادند تا به مقصد برسند.
معمولا افرادی که بهصورت خانوادگی و دستهجمعی و از کشوری به کشور دیگر (اغلب سفر حج) مسافرت میکردند، از این شیوهی سفر استفاده میکردند تا هزینهی کمتری بپردازند.
در این سفرها از مکاری، کجاوه، پالکی یا محمل و حیواناتی نظیر شتر، اسب، استر یا الاغ بهعنوان وسیلهی حملونقل استفاده میکردند.
از مزایای سفر دستهجمعی، به مواردی مانند تقسیم هزینهها، امنیت بیشتر در مقابل راهزنان و کمک به همسفران در سختیها، میتوان اشاره کرد.
سفر دستهجمعی مزایای زیادی برای مسافران داشته است. از جمله اینکه در مقابل دزدها و راهزنها بهتر میتوانستند از خود دفاع کنند، در مشکلات میتوانستند به هم کمک کنند، در بیماریها مراقب هم بودند، در تهیهی خورد و خوراک به هم کمک میکردند و هزینههای سفر را بین خود تقسیم میکردند. علاوه بر این، در طول سفر دوست و مونس هم بودند.
عدهای اسب و الاغ و قاطر خودشان را داشتند، برخی از مسافران آنها را اجاره میکردند یا قافلهدار در اختیار آنها میگذاشت و عدهی دیگر با کجاوه و تخت روان و... همراه قافله میشدند. این قافلهها را قافلهداری به نام حملهدار، هدایت و سرپرستی میکرد.
برخی از مسافران بدون زاد و توشه سفر میکردند و تنها لنگی بههمراه داشتند که یا زیرشان میانداختند یا بهعنوان بالاپوش از آن استفاده میکردند. سایر اعضای کاروان به این همسفران کمک میکردند.
قافلهسالار، زیردستانی هم داشت که در پیاده کردن بارها، بردن حیوانات به آبشخور و غذا دادن به آنها، به او کمک میکردند.
در موقع حرکت که معمولا ساعت سه یا چهار صبح بوده، قاطرها و شترها را بار میکردند. از صدای زنگولهی حیوانات، مسافران هم بیدار میشدند و خود را برای رفتن آماده میکردند. وقتی همه چیز آماده میشد، قافله سالار دستور حرکت میداد و اهالی کاروان بهترتیب بهدنبال هم حرکت میکردند.
وسایل مسافرت با کاروان یا مکاری
تخت روان
تخت روان، جعبهای بزرگ، مکعب مستطیل و مسقف یا بدون سقف بود. تخت روانهای سقفدار را با چادر میپوشاندند. این جعبهها از دو طرف به دو دیرک افقی و بلند وصل میشدند که چهار دسته، دو دسته در جلو و دو دسته در عقب برای تخت روان ایجاد میکرد. این دستهها را به دو قاطر یا دو اسب میبستند. این تختهای روان معمولا برای استراحت دو نفر جای کافی داشتند.
هودج
هودج، جعبهای چوبی و مکعب مستطیل با سایبان بود که بهصورت تکی روی شتر، اسب یا قاطر میگذاشتند. هودجهایی که به پشت فیل میبستند، عماری نامیده میشد.
پالکی
پالکی، جعبهای بدون بدون سقف که از یک کف چهارگوش و چهار دیواره که هرکدام نیم متر بودند، تشکیل میشد. برای حفظ تعادل، دو تا از آنها را در دو طرف قاطر یا اسب میبستند و در هرکدام از آنها، یک نفر میتوانست بهراحتی بنشیند. به پالکی، کجاوهی بیسقف هم میگفتند.
کجاوه
کجاوه، جعبهای مسقف و بزرگتر از پالکی بود که اطراف آن را با چادر میپوشاندند و بهصورت جفتی، در دو طرف قاطر یا اسب یا شتر میبستند.
بیشتر، زنان طبقهی مرفه از کجاوه استفاده میکردند. هر جعبه نیز معمولا گنجایش یک نفر را داشت اما گاهی کجاوهها آنقدر بزرگ بودند که دو نفر هم میتوانستند در هرکدام از لنگههای آن بنشینند.
سفر خصوصی
در این نوع سفرها، یک خانواده یا چند نفر، بعد از اینکه اسب و اثاث مختصری تهیه میکردند، با یک چاروادار قرارداد میبستند تا آنها را هدایت کند. در واقع کاروانهایی خصوصی تشکیل میدادند و سفرشان آزادانهتر و بیقید و شرط بود. یکی از مزیتهای این نوع از سفر، آزادی عمل از نظر زمان حرکت، سرعت حرکت، انتخاب مسیر و مقدار راهی بود که گروه باید در یک روز طی میکرد. به همین دلیل، بیشتر مسافران و سیاحان، عقیده داشتند که این نوع از سفر، راحتترین شیوههای سفر بوده است.
سفر با پست و سفر چاپاری
تا قبل از دایر شدن پست بهشکل امروزی، ارتباطات پستی کشور توسط ادارهی چاپارخانهها انجام میشد که در راس آن فردی بهعنوان چاپارچی باشی، قرار داشت که این شخص از طرف شاه انتخاب میشد.
بعدها که وزارت پست تشکیل شد، ادارهی چاپارخانهها زیر نظر وزیر پست بود ولی از نظر داخلی مستقل بود و وزیر پست، مسئول آن را تعیین میکرد و وزارت پست فقط بهعنوان ناظر، امور آن را زیر نظر داشت. بهعلاوه، چون چاپارخانهها درآمد داشتند، معمولا آن را به مسئول تعیین شده، اجاره میدادند.
رئیس کل چاپارخانهها، هر یک از راههای چاپاری و چاپارخانههای مربوط به آن را به اشخاص دیگری اجاره میداد که به او مباشر راه میگفتند.
این مباشر، مسئولانی برای هر یک از چاپارخانهها در نظر میگرفت که به آنها هم نایب چاپارخانه میگفتند و حقوق آنها ماهیانه حدود ۳ تا ۴ تومان بود و علاوه بر حقوق، جیرهی علوفهای نیز برای حیوانات چاپارخانهی او در نظر میگرفتند که معمولا، ده خروار جو و ده خروار کاه بود.
بهدلیل امکانات رفاهی و سرعتی که در سفر با پست و چاپار وجود داشت، بیشتر مسافران و سیاحان، از سرویس چاپاری استفاده میکردند.
چاپارخانه علاوه بر انجام خدماتی که شامل سرویس دادن به چاپارخانهها، پیکها، ماموران دولتی و محمولههای پستی بود، وظیفهی دیگری هم بر عهده داشت که منبع درآمد چاپارخانه بود: ارائهی خدمات و جابهجایی مسافران و سیاحانی بود که مایل بودند از امکانات ارتباطی چاپارخانه، استفاده کنند.
بهدلیل همین امکانات رفاهی و سرعتی که در سفر با پست و چاپار وجود داشت، بیشتر مسافران و سیاحانی که امروزه از آنها خاطرات و سفرنامهای باقی مانده است، از سرویس چاپاری استفاده میکردند.
در ادامه، چند نمونه از این سفرنامهها را نام میبریم:
- آدمها و آیینها یا سفرنامهی مادام کارلاسرنا
- ایران آنطور که هست یا تاریخ اجتماعی دورهی قاجاریه - جیمز ویلس
- سفرنامهی هنری بیندر
- شرح سفری به ایالت خراسان - مک گرگور
- سفرنامهی ارنست اورسل
- یک سال در میان ایرانیان - ادوارد براون
در قسمت بعدی مقاله با سفرهای پستی و چاپاری بیشتر آشنا میشویم.
مطالعه قسمت دوم
مطالعه قسمت سوم